معنی وفات
در میان انسانها افرادی هستند که نسبت به معاد و جهان آخرت اعتقادی ندارند و عقیده دارند زندگی انسان فقط محدود به همین حیات دنیوی است که با مرگ تمامشده و بر هستی او پایان میدهد.
اگر بخواهیم علت این عقیده را بررسی کنیم، عوامل بسیاری میتواند داشته باشد.
یکی از این عوامل، دیدگاه اشتباهی است که این افراد نسبت به مرگ دارند.
در دیدگاه ایشان، مرگ به معنی از بین رفتن و نیستی است که چیزی ورای آن وجود ندارد.
در پاسخ به ایشان میگوییم:
مرگ به معنای نابودی نیست. بلکه مرحلهای برای گذر از نشئهای به نشئه دیگر است.
چون تمام حقیقت انسان است، روح اوست که بعد از مردن هم محفوظ و زنده است و چیزى از شما گم نمىشود. آنچه حیات را ازدستداده و از حالى به حالى تغییر مىیابد، بدن اوست که در قیامت روح به آن بازگردانده شده و دارای حیات میشود.
خداوند در قرآن کریم از مرگ با کلمه «وفات» یاد میکند. آنجا که در جواب آنان که مرگ را به معنای نابودی میدانند، میفرماید:
قُلْ یَتَوَفَّئکُم مَّلَکُ الْمَوْتِ الَّذِى وُکلِّ بِکُمْ ثُمَّ إِلىَ رَبِّکُمْ تُرْجَعُون (سجده آیه 11)
بگو فرشته مرگی که بر شما گماشته اند (روح) شما را مىستاند، سپس بهسوی پروردگارتان باز گردانیده مىشوید
کلمه" توفى" به معناى این است که چیزى را بهطور کامل دریافت کنى، مانند توفى حق، و توفى قرض از بدهکار، که معنایش تا دینار آخر حق و طلب را گرفتن است.
این آیه پاسخى است از به سخن کفار که مىگفتند مابعد از مردن در زمین گم مىشویم، و مىخواستند این حرف را دلیل بر نبودن معاد بگیرند.
وَ قَالُواْ أَءِذَا ضَلَلْنَا فىِ الْأَرْضِ أَءِنَّا لَفِى خَلْقٍ جَدِیدِ بَلْ هُم بِلِقَاءِ رَبهِّمْ کَافِرُونَ (سجده آیه 10)
گویند: چگونه وقتى در زمین گم شدیم، دوباره در خلقتى تازه درخواهیم آمد؟ (اینها که مىگویند همه بهانه است)، بلکه علت واقعى انکارشان این است که رفتن به پیشگاه پروردگار خود را منکرند.
لذا مىگوییم خداى تعالى به رسول گرامى خود دستور داده که در پاسخ از استبعاد ایشان به ایشان بگو که حقیقت مرگ بطلان و نابود شدن انسان نیست، و شما انسانها در زمین گم نمىشوید، بلکه ملکالموت شما را بدون اینکه چیزى از شما کم شود، بهطور کامل مىگیرد (چون گفتیم کلمه توفى گرفتن بهطور کامل را مىرساند)، و ارواح شما را از بدنهایتان بیرون مىکشد، به این معنا که علاقه شمارا از بدنهایتان قطع مىکند.
مراجعه شود به:
المیزان فی تفسیر القرآن، ج16، ص 251
معاد در قرآن؛ آیت الله جوادی آملی؛ ج4؛ ص 181
- ۹۵/۰۱/۲۰