یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

کربلا عرصه همدستی بندگان دنیا علیه بندگان خدا بود. دنیاپرستانی که برای رسیدن به متاع ناچیز و زودگذر دنیوی دامن خود را به جنایاتی بس بزرگ و غیرقابل‌باور آلودند.

 

در فقره‌ای از زیارت اربعین سیدالشهداء علیه‌السلام که از امام صادق علیه‌السلام وارد شده است محضر خداوند متعال چنی عرضه می‌داریم:

«وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْکَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِی هَوَاهُ ...»1

بر ضد امام حسین علیه‌السلام کسانی همدست شدند که دنیا آنان را فریفت و بهرۀ خود را به قیمت ناچیز و پستی معامله کردند و آخرتشان را به بهای ناچیز فروختند و تکبر و گردن‌فرازی کردند و اسیر هوای نفس خود شدند.

 

نمونه کامل این دنیاپرستان، عمر بن سعد بود که به طمع دست یافتن به حکومت، فرماندهی جنگ با فرزند رسول خدا صلی‌الله علیه وآله را بر عهده گرفت.

یکی از اصحاب سیدالشهداء به نام «بُرَیر بن خُضَیر هَمْدانی» در شب عاشورا از امام حسین علیه‌السلام اجازه خواست تا به نزد عمر بن سعد رفته و با نصیحت کردن او را از جنگ با حضرت منصرف کند. بعد از اجازه دادن امام، بریر نزد ابن سعد رفت و او را پند داد. عمر بن سعد در جواب بریر گفت:

«به خدا سوگند ای بریر، یقین دارم که هر کس با اینان بجنگد و حقشان را غصب کند در جهنم است. لکن آیا به من پیشنهاد می‌کنی که حکمرانی بر ری را ترک کنم تا نصیب دیگری شود؟ به خدا سوگند دلم به این امر راضی نمی‌شود»!2



پی نوشت:

1. إقبال الأعمال (ط - القدیمة)؛ سید بن طاووس؛ ج‏2؛ ص 590

2. تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهداء علیه‌السلام (مهدی پیشوایی و جمعی از تاریخ‌پژوهان)، ج 1، ص 733