یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

با توجه به مصائب، گرفتاری‌ها، فقر و خشک‌سالی‌هایی که در سال‌های اخیر دیده می‌شود، از زبان بعضی از علماء چنین بیان شده است که این مشکلات بی‌ارتباط با گناهان و مفاسدی که امروزه دامن‌گیر جامعه شده است نیست.

سؤالی که پیش می‌آید این است که آیا برای این ادعا مسند قرانی یا روایی وجود دارد یا خیر؟

آیا اساساً گناهان ارتباطی با این مشکلات دارند یا نه؟

و به‌عبارت‌دیگر آیا فساد و گناه منجر به نزول بلایا و یا سلب نعمت‌های پروردگار می‌شود یا نه؟

 

در پاسخ به سؤال فوق چنین می‌گوییم که:

با تأمل در بعضی از آیات قرآن کریم و همچنین بعضی از روایات معصومین علیهم‌السلام چنین استفاده می‌شود که تأثیر گناه و فساد در نزول بلایا و سلب نعمت‌های الهی استبعاد ندارد؛ بنابراین ممکن است خداوند به خاطر گناهان انسان‌ها و فسادهایی که مرتکب می‌شوند، بلایی را بر آن‌ها نازل کند و یا به خاطر کفران نعمتی که انجام می‌دهند، نعمتی را از آن‌ها سلب کند.

البته بیان این نکته ضروری است که ممکن است خداوند به خاطر مصالح و حکمت‌های دیگری این بلایا را بر آن‌ها نازل نکند؛ بلکه با سنت‌هایی نظیر مهلت دادن و یا سنت استدراج با آن‌ها برخورد نماید.

در ادامۀ مطلب، به نمونه‌هایی از این آیات و روایات اشاره می‌کنیم:

 

«وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثیرٍ»[1]

و آنچه مصیبت که به شما مى‏رسد به خاطر اعمالى است که به دست خود کرده‏ اید؛ و خدا از بسیارى از گناهان درمى‏گذرد.

 

«أَ وَ لَمَّا أَصابَتْکُمْ مُصیبَةٌ قَدْ أَصَبْتُمْ مِثْلَیْها قُلْتُمْ أَنَّى هذا قُلْ هُوَ مِنْ عِنْدِ أَنْفُسِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ»[2]

آیا هرگاه به شما مصیبتى رسد (در جنگ احد) درصورتی‌که دو برابر آن آسیب به دشمنان رسید (در جنگ بدر) باز از روى تعجب گویید چرا به ما که اهل ایمانیم رنج رسد؟ بگو اى پیغمبر این مصیبت را از دست خود کشیدید که نافرمانى کردید، نه آن‌که خدا قادر بر نصرت شما نبود که ایزد متعال بر هر چیز توانا است.

 

«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»[4]

در دریا و خشکى فساد ظاهر گشت به خاطر کارهاى بد مردم، ظاهر گشت تا خدا به این وسیله بعضى از آثار کار بد را به ایشان بچشاند.

 

«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ»[5]

اگر مردم قریه ‏ها ایمان آورده و پرهیزکارى کرده بودند برکت‏هایى از آسمان و زمین به روى ایشان مى‏گشودیم، ولى تکذیب کردند؛ و ما نیز ایشان را به اعمالى که مى‏کردند مؤاخذه کردیم.

 

«أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعادٍ إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ الَّتی‏ لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُها فِی الْبِلادِ وَ ثَمُودَ الَّذینَ جابُوا الصَّخْرَ بِالْوادِ وَ فِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتادِ الَّذینَ طَغَوْا فِی الْبِلادِ فَأَکْثَرُوا فیهَا الْفَسادَ فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذابٍ»[6]

آیا ندیدى پروردگارت با قوم «عاد» چه کرد؟! و با آن شهر «ارَم» با عظمت؛ همان شهرى که مانندش در شهرها آفریده نشده بود! و قوم «ثمود» که صخره ‏هاى عظیم را از (کنار) درّه مى‏بریدند (و از آن خانه و کاخ مى‏ساختند)! و فرعونى که قدرتمند و شکنجه ‏گر بود؛ همان اقوامى که در شهرها طغیان کردند؛ و فساد فراوان در آنها به بار آوردند؛ به همین سبب خداوند تازیانه عذاب را بر آنان فرو ریخت.

 

«إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِم‏»[7]

خدا نعمتى را که نزد گروهى هست تغییر نمى‏دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.

 

«ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون‏»[8]

در دریا و خشکى فساد ظاهر گشت به خاطر کارهاى بد مردم، ظاهر گشت تا خدا به این وسیله بعضى از آثار کار بد را به ایشان بچشاند.

 

در میان روایات هم به یک نمونه از آن‌ها اشاره می‌کنیم که امام صادق علیه‌السلام فرمودند:

«الذُّنُوبُ الَّتِی تُغَیِّرُ النِّعَمَ الْبَغْیُ‏ وَ الذُّنُوبُ الَّتِی تُورِثُ النَّدَمَ‏ الْقَتْلُ‏ وَ الَّتِی تُنْزِلُ النِّقَمَ الظُّلْمُ وَ الَّتِی تَهْتِکُ السِّتْرَ شُرْبُ الْخَمْرِ وَ الَّتِی تَحْبِسُ الرِّزْقَ الزِّنَا وَ الَّتِی تُعَجِّلُ الْفَنَاءَ قَطِیعَةُ الرَّحِمِ وَ الَّتِی تَرُدُّ الدُّعَاءَ وَ تُظْلِمُ الْهَوَاءَ عُقُوقُ الْوَالِدَیْنِ»[9]

گناهانى که نعمت‏ها را دگرگون می‌سازند تجاوز (به حقوق دیگران) است؛ و گناهانى که پشیمانى به بار می‌آورند قتل است؛ و گناهانى که بلاها نازل کند ستم کردن است؛ و گناهانى که پرده را می‌درند شراب‌خواری است؛ و گناهانى که روزى را حبس می‌کنند (و درنتیجه کم می‌شود) زنا است؛ و گناهانى که در نابودى شتاب می‌کنند قطع رحم است؛ و گناهانى‌ که دعا را برمی‌گردانند و فضا را تیره‌وتار می‌کنند عاق والدین است.



[1] سوره شورى، آیه 30

[2] سوره آل‌عمران، آیه 165

[3] سوره نساء، آیه 62

[4] سوره روم، آیه 41

[5] سوره اعراف، آیه 96

[6] سوره فجر، آیات 6 الی 13

[7] سوره رعد، آیه 11

[8] سوره روم، آیه 41

[9] الکافی (ط - الإسلامیة)؛ ج‏2؛ ص 447