یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

یکی از آیات قران کریم، آیه‌ای است که از حیث خطاب کردن بندگان منحصربه‌فرد است.

در این آیه خداوند خطاب به رسولش می‌فرماید:

«وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِى عَنىِّ فَإِنىِّ قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ...»[1]

و هنگامى که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو): من نزدیکم؛ دعاى دعا کننده را، به هنگامى که مرا مىخواند، پاسخ مىگویم.

 

مرحوم علامه طباطبایی دلیل منحصر به فرد بودن این آیه از حیث خطاب را هفت جهت میداند:

اولا: اساس گفتار را بر تکلم وحده (من چنین و چنانم) قرار داده، نه غیبت و غیره (نظیر: خدا چنین و چنان است)؛ و این سیاق دلالت دارد بر اینکه خداى تعالى نسبت به مضمون آیه کمال عنایت را دارد.

و ثانیا: تعبیر فرموده به «عبادى» (بندگانم)؛ و نفرمود «ناس» (مردم) و یا تعبیرى دیگر نظیر آن؛ و این نیز عنایت یاد شده را بیشتر مىرساند.

و ثالثا: واسطه را انداخته و نفرموده که «در پاسخشان بگو چنین و چنان»؛ بلکه فرموده «چون بندگانم از تو سراغ مرا مىگیرند من نزدیکم».

و رابعا: جملۀ «من نزدیک» را با حرف «انّ» که تاکید را مىرساند مؤکد کرده و فرموده: «فانۀى قریب» (پس به درستى که من نزدیکم).

و خامسا: نزدیکى را با صفت بیان کرده و فرموده «نزدیکم»؛ نه با فعل (من نزدیک مىشوم) تا ثبوت و دوام نزدیکى را برساند.

و سادسا: در افاده اینکه دعا را مستجاب مىکند تعبیر به مضارع آورد نه ماضى تا تجدد اجابت و استمرار آن را برساند.

و سابعا: وعده اجابت یعنى عبارت «اجابت مىکنم دعاى دعا کننده را» مقید کرد به قید «اذا دعان» (در صورتى که مرا بخواند)؛ با اینکه این قید چیزى جز خود مقید نیست؛ چون مقید خواندن خدا است و قید هم همان خواندن خدا است؛ و این دلالت دارد بر اینکه دعوت داعى بدون هیچ شرطى و قیدى مستجاب است.

این هفت نکته همه دلالت دارد بر اینکه خداى سبحان به استجابت دعا اهتمام و عنایت دارد.

از طرفى در این آیه با همه اختصارش هفت مرتبه ضمیر متکلم (من) تکرار شده؛ و آیهاى به چنین اسلوب در قرآن منحصر به همین آیه است.[2]

 

چند نکته:

1. نزدیکی خداوند با مخلوق، به معنی احاطۀ علم او به اشیاء است؛ به‌طوری‌که سخنان آنان را می‌شنود و اعمال آنان را می‌بیند.[3]

2. خداوند از خود انسان نیز به خودش نزدیکتر است (وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ)[4]

3. از جملۀ «فَإِنِّی قَرِیبٌ» استفاده مىشود که خداوند مجرد از مکان است؛ زیرا اگر مکان داشت نسبت به تمام دعاکنندگان نزدیک نبود. چراکه هر مکان نسبت به بعضی از مکان‌ها نزدیک و نسبت به بعضی دیگر دور است.[5]



[1] بقره/ 186

[2] ترجمه تفسیر المیزان، ج‏2، ص 41

[3] تفسیر المراغى، ج‏2، ص 75

[4] ق/ 16

[5] مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن، ج‏2، ص 500