یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

معیار ایمان و کفر محبت است و عیار محبت به متعلق آن است.

عده‌ای غیر خدا را محبوب خود برمی‌گزینند (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْداداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ)[1]؛

و عده‌ای خدا را محبوب خود قرار می‌دهند (وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ).[2]

 

مصداق دستۀ اول که غیر خدا را محبوب خود قرار دادند، عده‌ای از بنی‌اسرائیل بود که فریفته سامری شدند و به گوسالۀ او دل باختند (وَ أُشْرِبُوا فی‏ قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِکُفْرِهِمْ)[3].

مصداق دسته دوم که عاشق خدا شدند، حضرت خلیل‌الله ابراهیم علیه‌السلام بود.

 

مرحوم ملامحسن فیض کاشانى‏ می‌فرماید:

در بعضی از روایات چنین آمده که عده‌ای از ملائکه (از روی تعجب) به بعضی دیگر از ملائکه این‌چنین گفتند که «پروردگارمان کسی را به‌عنوان خلیل خود برگزیده و به او ملک عظیم و فراوان داده که از آب ناچیزی آفریده شده است»!

در این هنگام خداوند به آنان وحی کرد که «بگویند در بین خودشان زاهدترین ملک و رئیس ملائکه چه کسی است»؟

همۀ ملائکه بالاتفاق گفتند که زاهدترین ما و رئیس ما جبرئیل و میکائیل (علیهماالسلام) هستند.

پس این دو فرشته بزرگوار مأمور شدند که بر حضرت ابراهیم علیه‌السلام نازل شوند و وقتی بر آن حضرت نازل شدند که گوسفندانش را در یکجا جمع کرده بود و در میان آن‌ها حضور داشت.

حضرت ابراهیم علیه‌السلام آن‌قدر دام داشت که چهار هزار چوپان و چهار هزار سگ نگهبان که بر گردن هر یک از آن سگ‌ها قلاده‌ای از طلای سرخ به‌اندازۀ یک منّ آویزان شده بود، آن‌ها را رعایت می‌کردند. همچنین چهل هزار گوسفند مادۀ شیرده و تعداد بسیار زیادی اسب و شتر نیز داشت.[4]

پس یکی از دو ملک در یکجانب حضرت ابراهیم علیه‌السلام و محل اجتماع گوسفندان ایستاد و ملک دیگر در طرف دیگر ایستاد.

در این هنگام یکی از آن دو با صدایی زیبا و دل‌نشین گفت «سبّوح قدّوس» و ملک دیگر جواب داد «ربّ الملائکة و الروح».[5]

حضرت ابراهیم علیه‌السلام با شنیدن این ذکر، به آن دو ملک فرمود: «اگر یک‌بار دیگر این ذکر را تکرار کنید، نصف مالم را به شما می‌دهم».

سپس فرمود: «اگر این ذکر را تکرار کنید، کل مالم و فرزندم و جسدم از آن شما باشد».

 در این هنگام ملائکه آسمان‌ها دو بار ندا دادند: «این خصلت (که حضرت ابراهیم برای شنیدن نام و تسبیح پروردگارش از اموالش می‌گذرد) کرامت است».

همچنین شنیدند منادی از عرش ندا می‌دهد «الخلیل موافق لخلیله».[6]


آری «آنان که ایمان آورده ‏اند محبّتشان به خدا بیشتر است‏»

(وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ).



[1] بقره/165 (و از مردم کسانى‏اند که غیر خدا را همتایانى براى او برمى‏گیرند، و آنها را همچون دوست داشتن خدا دوست مى‏دارند)

[2] بقره/165 (آنان که ایمان آورده ‏اند محبّتشان به خدا بیشتر است)

[3] بقره/93 (بر اثر کفرشان، مِهر گوساله در دلشان سرشته شد)

[4] شاید تعدادهای گفته‌شده (چهار هزار و چهل هزار) کنایه از کثرت آن‌ها باشند، نه اینکه مراد بیان تعداد واقعی باشد

[5] «پاک و منزه است پروردگار فرشتگان و روح»

[6] تفسیر الصافی؛ ج‏1؛ ص 505