یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

«وَ یَقُولُونَ مَتى‏ هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ الله وَ إِنَّما أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ»[1]

 

براساس این آیه یکی از سؤالاتی که منکرین روز قیامت از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله می‌پرسیدند، سؤال از زمان وقوع قیامت است.

 

از ظاهر آیه چنین استفاده می‌شود که کافران منکر روز قیامت از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله انتظار داشتند که اگر در وعدۀ خود مبنی بر فرارسیدن روز قیامت صادق است، باید نسبت به زمان آن عالم بوده و آنان را نسبت به این زمان آگاه کند.

 

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله در این آیه مأمور می‌شوند تا علم به فرارسیدن قیامت از علوم اختصاصی خداوند و از علومی معرفی کنند که احاطه بر این علم برای غیر خدا ممکن نیست.

به‌عبارت‌دیگر، آن حضرت خواستند بگویند که مخفی بودن زمان رسیدن روز قیامت به معنی عدم حقانیت آن نیست؛ بلکه روز موعود حق است و خداوند به خاطر حکمتی علم به آن را از غیر خودش مخفی کرده است.

 

در تفسیر نمونه نیز حکمت مخفی بودن زمان فرارسیدن قیامت بر غیر خداوند چنین بیان شده است:

اگر تاریخ قیامت معلوم بود هرگاه فاصله زیادى داشت مردم در غفلت فرومی‌رفتند و اگر فاصله کم بود حالتى شبیه به اضطرار پیدا مىکردند و درهرحال، هدف‌های تربیتى ناتمام مىماند.[2] عدم آگاهى از وقوع رستاخیز به‌ضمیمه ناگهانى بودن و با توجه به عظمت ابعاد آن سبب مىشود که هیچ‌گاه مردم قیامت را دور ندانند و همواره در انتظار آن باشند، به‌این‌ترتیب خود را براى نجات در آن آماده سازند و این عدم آگاهى اثر مثبت و روشنى در تربیت نفوس و توجه آن‌ها به مسئولیت‌ها و پرهیز از گناه خواهد داشت.[3]



[1] ملک/ 25 و 26

[2] تفسیر نمونه، ج‏24، ص 352

[3] تفسیر نمونه، ج‏7، ص 43