یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

معروف است: «مورچه گمان مى ‏کند که پروردگارش مانند او دو شاخک دارد»![1]

حتی بعضی این کلام را با عنوان حدیث یاد کرده اند.[2]

 

این تعبیر حکایت از نکتۀ مهمی دارد و آن اینکه عقل بشر معمولی از درک و توصیف خداوند متعال عاجز است و لازم است با بهره گرفتن از انبیاء و ائمه علیهم‌السلام که عارفین به حق خداوند ذوالجلال هستند، پروردگارش را بشناسد.

 

خداوند تبارک و تعالی، هم از حیث ذات و هم از حیث کمالات، نامحدود است و منزه هرگونه عیب و نقص می‌باشد. لذا نباید او را با اوصافی ستود که ناشی از اوهم و عقول نارسای بشر معمولی بوده و با ساحت کبرائی پروردگار سازگار نیست.

اینجاست که بیانات معصومین علیهم السلام به مدد عفل بشر می‌آیند و خداوند را به صورت صحیح به او می‌شناساند.

 

کلام امیرالمؤمنین علیه‌السلام در خطبۀ آغازین نهج‌البلاغه که در توصیف پروردگار متعال ایراد شده است، نمونه‌ای از این بیانات است:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَا یَبْلُغُ مِدْحَتَهُ الْقَائِلُونَ وَ لَا یُحْصِی نَعْمَاءَهُ الْعَادُّونَ وَ لَا یُؤَدِّی حَقَّهُ الْمُجْتَهِدُونَ الَّذِی لَا یُدْرِکُهُ بُعْدُ الْهِمَمِ وَ لَا یَنَالُهُ غَوْصُ الْفِطَنِ الَّذِی لَیْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ لَا نَعْتٌ مَوْجُودٌ وَ لَا وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لَا أَجَلٌ مَمْدُودٌ ... کَائِنٌ لَا عَنْ حَدَثٍ مَوْجُودٌ لَا عَنْ عَدَمٍ مَعَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ لَا بِمُقَارَنَةٍ وَ غَیْرُ کُلِّ شَیْ‏ءٍ لَا بِمُزَایَلَةٍ فَاعِلٌ لَا بِمَعْنَى الْحَرَکَاتِ وَ الْآلَةِ‏»[3]

سپاس خداوندى را که سخنوران از ستودن او عاجزند؛ و حسابگران از شمارش نعمت‏هاى او ناتوان؛ و تلاشگران از اداى حق او درمانده‏اند. خدایى که افکار ژرف اندیش، ذات او را درک نمى‏کنند و دست غوّاصان دریاى علوم به او نخواهد رسید. پروردگارى که براى صفات او حدّ و مرزى وجود ندارد و تعریف کاملى نمى‏توان یافت و براى خدا وقتى معیّن، و سرآمدى مشخّص نمى‏توان تعیین کرد. خدا همواره بوده و از چیزى به وجود نیامده است. با همه چیز هست، نه اینکه همنشین آنان باشد؛ و با همه چیز فرق دارد نه اینکه از آنان جدا و بیگانه باشد. انجام دهنده همه کارهاست، بدون حرکت و ابزار و وسیله؛ بیناست حتّى در آن هنگام که پدیده‏اى وجود نداشت.[4]



[1] مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ج‏9، ص: 257

[2] تفسیر نمونه، ج19، ص 171

[3] نهج البلاغة (نسخۀ صبحی صالح) ؛ص 39 و 40

[4] نهج البلاغة؛ ترجمه دشتى؛ ص 33