پاسخ به شبهات اعتقادی درباره خشکسالی (قسمت اول)
پنجشنبه, ۱۴ آذر ۱۴۰۴، ۱۰:۰۶ ق.ظ
خداوند، عالم است و از تمام امور عالم باخبر است؛ همچنانکه او قادر بر تمامی امور ممکنالوقوع است؛ لکن اعمال قدرت او براساس حکمت اوست.
حکیم بودن خدا یعنی اولاً افعال خدا در نهایت استحکام و کمال است و هیچ ایراد و نقصی نمیتوان در آن افعال مشاهده کرد، ثانیاً خداوند مرتکب هیچ قبیحی از جمله ترک کردن چیزی که لازم است و بیهودهکاری نمیشود.[1]
یکی از افعال خداوند، خلقت جهان مادی و تدبیر امور آن است که این فعل نیز همچون افعال دیگر در نهایت استحکام و کمال بوده و خدا در خلقت و تدبیر آن از انجام هر فعل قبیح بهدور بوده و از انجام آنچه لازم است کوتاهی نمیکند و خلقت و تدبیرات او براساس عالیترین اهداف است. لذا خالقیت و ربوبیت خداوند، بهترین نوع خالقیت و ربوبیت بوده[2] و آفریدهها و تدبیرات او بهترین مخلوقات و تدبیرات است.[3] به همین جهت است که گفته میشود این نظام خلقت که خداوند خلق کرده، بهترین نظام خلقت حکیمانهای است که میتوانست خلق شود و ما از آن تعبیر به «نظام احسن» میکنیم.
بر اساس این مقدمات، یکی از پاسخهای این شبهه داده میشود که «اگر خداوند از خشکسالی و مصائب آن باخبر است و قادر به نازل کردن باران است، چرا با باراندن باران کافی خشکسالی را برطرف نمیکند؟!».
پاسخ این است که عالم بودن خدا به خشکسالی و قدرت او بر نزول باران به معنی این نیست که پس خدا باید باران کافی بباراند، طوری که اگر چنین نکند، مرتکب فعل قبیح شده و اخلال به احسن بودن نظام خلقت میرساند! بلکه احسن بودن نظام خلقت به این معنی است که افعال خداوند طوری است که بتواند اهداف خلقت این جهان که عالیترین اهداف است را تأمین نماید.
به عبارت دیگر، شبهه گفته شده، زمانی وارد میشود که انسان خیال کند هدف خداوند از خلقت انسان این است که انسان در نهایت رفاه زندگی کند و از هر نوع اتفاقات عالم طبیعت همچون خشکسالی و زلزله که ناخوشایند انسان است در امان باشد. در حالی که هدف از خلقت انسان رسیدن او به عالیترین کمالات ممکن است و این هدف نیز جز با ابتلائات، تحمل سختیها و تدبیر مشکلات حاصل نمیشود.
با این توضیح که خدا اتفاقاتی همچون خشکسالی را با چند هدف رقم میزند:
1. تحمل سختی آن باعث پخته شدن انسان و آماده شدن او برای تحمل سختیهای حکیمانه بزرگتر شود؛
2. درجه ایمان، اعتقاد و توکل انسانها را بیازماید؛
3. تحمل این سختیها باعث پاک شدن گناه معصیتکاران و تقرب هرچهبیشتر اطاعتکنندگان به درگاه الهی شود.
4. قدرشناسی و پیبردن به ارزش حیاتی نعمت آب و در نتیجه احیای روحیه سپاسگزاری. چرا که انسان نوعاً زمانی به ارزش واقعی یک نعمت پیمیبرد که از آن محروم شود و یا اینکه آن نعمت کمیاب شود.
5. مجازات دنیوی ناسپاسان و کسانی که ارزش نعمت آب را ندانسته و با اسراف و تبذیر ناسپاسی این نعمت حیاتی را نمودهاند.
6. این عالم، عالم اسباب و مسببات است و تمامی مخلوقات عالم بر اساس نظام علت و معلول و سبب و مسبّب اداره میشوند. به عبارت دیگر یکی از اقتضائات نظام احسن خلقت، این است که آفرینش و ربوبیت خداوند بر اساس نظام علت و معلول است و هیچ مخلوق و تدبیری بدون سبب واقع نمیشود. حال اگر در سالی باران فراوان ببارد به خواطر عوامل طبیعی و غیرطبیعی خودش است، همچنانکه اگر باران کمی ببارد، به خاطر عوامل طبیعی مانند عوارض ناشی از صنعتی شدن زندگی و دخالتها و تصرفات مخرّب انسانها و همچنین عوامل غیر طبیعی همچون معصیت و نافرمانی بشر است.
7. علاوه براینکه خداوند به انسان نعمت بزگی به نام عقل و تدبیر عنایت کرده و انسان با تعقل و تدبیر میتواند با همین منابع آبی موجود بر خشکسالی غلبه کند. همچنانکه در برخی کشورها چنین کردهاند.
بنابراین اقتضای احسن بودن نظام آفرینش این است که این نظام براساس قاعده سبب و مسبّب و علت و معلول و با تمام آزمایشها و سختیهای حکیمانه همچون خشکسالی که دارد برقرار باشد. لذا اگر این نوع آزمایشها و ابتلائات نباشد، دیگر این نظام، نظام احسنی که خداوند آن را با اهداف گفته شده خلق کرده است نخواهد بود؛ بلکه تبدیل به نظام آفرینش دیگری میشود که منطبق بر اهداف گفته شده نیست.
[1] الإلهیات على هدى الکتاب و السنة و العقل، سبحانی، جعفر، ج 1، ص 225.
[2] «... فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِینَ»: مؤمنون (23) 14؛ «الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ...»: سجده (32) 7.
[3] «... صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ ...»: نمل (27) 88.
