دیالوگی ماندگار و شنیدنی از فیلم مختارنامه

چندی پیش در فیلم مختار صحنه‌ای با دیالوگی عجیب و شنیدنی مشاهده کردم که خیلی دوست داشتم بدانم این مطلب سنددار است یا نه؟

در این فیلم وقتی سنان بن أنس با سر بریدۀ امام حسین علیه‌السلام از قتلگاه بیرون می‌آمد فریاد می‌زد:

«رکابم را از طلا و نقره سنگین کنید که من شاه پرده‌دار را کشتم. من کسی را کشتم که پدر و مادرش از همه بهترند. خورجینم را از لعل و یاقوت و زمرد پرکنید که من حسین پسر اسدالله را کشته‌ام»!

 

امروز که اتفاقات بردن سر امام علیه‌السلام به مجلس یزید را مطالعه می‌کردم، مطلب فوق را چنین دیدم:

وقتی رأس مقدس را به نزد یزید علیه اللعنة آوردند، قاتل امام حسن علیه‌السلام شروع به خواندن این اشعار کرد:

امْلَأْ رِکَابِی فِضَّةً أَوْ ذَهَباً

إِنِّی قَتَلْتُ الْمَلِکَ الْمُحَجَّبَا

قَتَلْتُ خَیْرَ النَّاسِ أُمّاً وَ أَباً

ضَرَبْتُهُ بِالسَّیْفِ حَتَّى انْقَلَبَا ¹

یعنی: رکاب اسب مرا از نقره و طلا پر کن، چون من پادشاه پاک و مهذّبى را کشتم؛ من بهترین مردم ازنظر پدر و مادر را کشتم؛ حسین را چنان با شمشیر زدم تا اینکه منقلب شد.

 آری فضائل حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام چیزی است که دوست و دشمن به آن اقرار داشتند و دارند.

 

توجه به این نکته باشد که اینکه سنان بن انس ملعون از فضایل امام می گوید، دلیل عدالت و خوبی سنان نیست. اگر سنان شخص خوبی بود که مزتکب این عمل شنیع نمیشد. اینکه سنان ملعون از فضایل امام میگوید، دلیل بر این است که فضایل سیدالشهدا علیه السلام چنان روشن و غیرقابل انکار است که حتی خبیثی مثل سنان بن انس هم به آن اقرار میکند.

خدا همه قاتلین و دشمنان سیدالشهدا علیه السلام مخصوصاً سنان بن انس را هزاران بار لعنت کند.

 

پی نوشت:

1. الخرائج و الجرائح، ج‏2، ص 580

 

 

دانلود دیالوگ ماندگاری از فیلم مختارنامه دریافت