علل روی آوردن به زندگی در خانههای مجردی
یکی از معضلات جامعه امروزی، زندگی در خانههای مجردی است که مفاسد متعددی از آن نشاءت میگیرد.
برای درمان این بیماری اجتماعی، ابتدا باید علل ایجاد این معضل را تشخیص داد تا برای درمان و اصلاح این مشکل اقدام نمود.
روشن است که هیچیک این عوامل، مجوز انتخاب زندگی مجردی نمیشود. بلکه راهحلهای صحیح متعددی وجود دارد که باوجود آنها نوبت به چنین انتخاب اشتباهی نمیرسد.
در ادامه به برخی از عوامل روی آوردن به خانههای مجردی اشاره میشود:
1.بالا رفتن سن ازدواج
این امر در بعضی موارد منجر به از دست رفتن موقعیتهای ازدواج میشود؛ و در بعضی موارد از اشتیاق جوانان برای ازدواج میکاهد. این عامل با عوامل دیگر دستبهدست هم میدهند تا بعضیها زندگی مجردی را برگزینند.
2. استقلالطلبی
استقلالطلبی جوانان باعث روی آوردن بعضی از آنان به رها شدن از سلطه خانواده وزندگی در خانههای مجردی شده است.
3. احساس تأمین نیازهای عاطفی توسط دوستان
ازآنجاکه
دختران و پسران جوان در این سن به دنبال نیازهای عاطفی خود نیز میگردند، به همین
خاطر احساس میکنند در میان جمع دوستانه خود میتوانند آن را به دست آوردند. لذا
بعضی از آنان به زندگی مجردی در کنار دوستان خود و در خانههای مجردی رو میآورند.
4. ناسازگاری با خانواده
ناسازگاری جوان با اعضای خانواده باعث ایجاد تنشهای متعدد میشود. بعضی از جوانان این تنشها را برنمیتابند، از خانواده جداشده و رو به خانههای مجردی میآورند.
5. احساس سربار بودن برای خانواده
افزایش سن ازدواج باعث میشود بعضی از جوانان احساس کنند سربار خانوادههای خود هستند. به همین دلیل است که به زندگی مجردی روی میآورند.
6. عدم تحمل مؤاخذه والدین
برخی از جوانان دوست ندارند که والدینشان در مقابل برخی رفتارهایشان آنها را مورد مواخذه قرار دهند. لذا تصمیم به زندگی انفرادی میگیرند.
7. میل شدید دخترها به حضور در دانشگاه
این امر موجب شده تا توقع بعضی از آنها بسیار بالا رود و به این سادگی تن به ازدواج ندهند و درنتیجه به زندگی مجردی رویآورند.
8. اشتغال و درآمد زنان
در بعضی موارد اشتغال دختران وزنان سبب شده بعد از کسب درآمد و شغل، بیشتر به فکر مستقل شدن، آقابالاسر نداشتن وزندگی مجردی میافتند و این امر باعث اشتیاق آنان به زندگی در خانههای مجردی شده است.
9. تقابل میان سنت و مدرنیته
ازآنجاییکه بیشتر خانوادهها عقاید وزندگی سنتی دارند، در بعضی موارد به مقابله با تمایلات و علایق جوانانشان برمیخیزند. همین موضوع سبب میشود جوان در جستوجوی راهی برای رسیدن به تمایلات و علایق خود باشد. ازاینرو تصمیم به جدایی از خانواده میگیرد.
10. تفکرات فمینیستی
در بعضی از دختران وزنان این تفکر ایجاد میشود که زنان هیچ احتیاجی به مردان ندارند. لذا زیر بار ازدواج نرفته وزندگی انفرادی را برمیگزینند.
11. جاذبههای مخصوص زندگی در شهرهای بزرگ
امکانات آموزشی، رفاهی و تفریحی شهرهای بزرگ باعث میشود برخی جوانان از خانواده خود جداشده و به چنین شهرهایی مهاجرت کنند و بهتبع آن به زندگی مجردی رویآورند.
12. نپذیرفتن مسئولیت زندگی متأهلی
ازآنجاکه زندگی متأهلی توأم با محدودیتها و مسئولیتهای متعددی در قبال خانواده است، بعضیها عطای زندگی متأهلی را به لقایش میبخشند و حاضر نیستند زیر بار چنین مسئولیتهایی بروند.
13. مشکل خوابگاه دانشجویی
در بعضی از موارد که دانشجویان در شهر غیربومی مشغول به تحصیل میشوند، به دلیل مشکلاتی مانند نبود خوابگاه یا مناسب نبودن فضای آن از روی ناچاری به اجاره خانه وزندگی مجردی روی میآورند.
14. تأمین آسان نیازهای جنسی در برخی خانههای مجردی
بلوغ جنسی، بلوغ عاطفی و علاقه به جنس مخالف ازجمله مهمترین عوامل و انگیزههای ازدواج است.
با توجه به این واقعیت، بعضی از جوانان اگر بتوانند بدون ازدواج و خارج از چارچوب خانواده و پذیرش مسئولیتهای ازدواج، نیاز جنسی و عاطفی خویش را تأمین کنند، برای رفع نیازهای خودشان به دنبال راههای دیگری غیر از ازدواج بروند که در خانههای مجردی سهلالوصولتر است.
15. طلاق و مشکلات بازگشت به خانه پدری
بعضی از افراد وقتیکه طلاق میگیرند مانند سالهای گذشته به خانههای پدرانشان برنمیگردند. بلکه برای آسایش از سرزنشهای اطرافیان و عدم تحمیل هزینههای زندگی بر آنان، به زندگی مجردی روی میآورند.
16. گرایش به سمت زندگی خصوصی
با گرایش به این نوع زندگی، رابطههای خانوادگی و صمیمی سست شده و به سمت زندگی فردی پیش میرود. در چنین نوع زندگی حلقه دوستان جایگزین نگاه و نظارت عمیق خانواده و ارتباطات عاطفی و خونی میشود که طبعاً با نوع همدلی و دلسوزی که در کانون خانوادگی وجود دارد فاصله بسیار دارد.
17. سخت بودن شرایط ازدواج
نبود
بسترهای فرهنگی برای ازدواج آسان و بهموقع جوانان و همچنین هزینههای بالای
ازدواج، مانع از ازدواج در سن مناسب میشود که یکی از تبعات آن روی آوردن به زندگی
در خانههای مجردی است.
18. نداشتن شغل مناسب
برخی از جوانان به خاطر نداشتن شغلی که بتواند زندگی را بچرخاند، ترجیح میدهند به سمت ازدواج نروند و رو به خانههای مجردی بیاورند.
19. ترس از طلاق و تبعات سنگین آن
طلاق و تبعات سنگین آن همچون مهریههای سنگین، مسئله فرزندان طلاق و شکستهای روحی بعدازآن، بهعنوان مشکلی جدی گریباگیر بعضی از جوانان شده است. بعضی افراد با دیدن این مشکلات، از تأهل و ازدواج گریزان میشوند و به زندگی مجردی رو میآورند.
20. عدم اطمینان به موفقیت ازدواج موفق
عدم اطمینان به همسر منتخب و ویژگیهای شخصیتی او، ترس از مشکلات و سختیهای پس از ازدواج و ترس از عدم احساس خوشبختی با همسر آینده از عوامل دیگری هستند که منجر به انتخاب زندگی مجردی میشوند.
21. نقش شبکههای رسانهای و ماهوارهای در عادیسازی زندگی مجردی
تبلیغات
شبکههای ماهوارهای بیگانه در عادی کردن زندگی مجردی و شکستن قبح آن از دیگر عوامل تأثیرگذار
در این امر میباشند.
22. نداشتن فضای مناسب و کافی در خانواده برای انجام فعالیتهای سالمِ موردعلاقه فرزندان
گاهی اوقات چون فرزندان چنین فضایی را در منزل و در کنار خانواده خود نمیبینند، ترجیح میدهند در منزلی مجردی که دارای چنین فضایی است زندگی کنند تا این فعالیتها را انجام دهند.
23. کنترل نامتعارف وافراطی فرزندان
در بعضی از موارد کنترلهای مدیریت نشده، شدید، نامتعارف و افراطیِ فرزندان توسط والدین در محیط خانواده، از علاقه آنان برای زندگی در کنار خانواده میکاهد.
باز هم تأکید میکنیم که هیچیک این عوامل، مجوز انتخاب زندگی مجردی نمیشود. بلکه راهحلهای صحیح متعددی وجود دارد که باوجود آنها نوبت به چنین انتخاب اشتباهی نمیرسد.
- ۹۵/۰۶/۱۹