یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها


فضائل امیرالمؤمنین علیه‌السلام چنان زبان زد و بی‌شمار بوده که حتی دشمنان آن حضرت نیز زبان به بیان این فضائل گشوده‌اند.

خداوند حکیم با قدرت غیبی‌اش، گاهی در این دشمنان تصرف نموده و آنان را وادار به بیان باورهای خود دربارۀ حضرت علی علیه‌السلام کرده است.

 

یکی از سخت‌ترین دشمنان امیرالمؤمنین علیه‌السلام که سال‌ها با او دشمنی کرد معاویة بن ابی سفیان لعنةالله علیه بود.

حکایت زیر ماجرایی شنیدنی است دربارۀ اعتراف این ملعون نسبت به فضائل امیرالمؤمنین علیه‌السلام.

 

نقل شده که «ابن احور تمیمی» نزد معاویه آمد و گفت:

اى امیرالمؤمنین از نزد کسى که پست‌ترین و بخیلترین و کندزبان‌ترین و ترسوترین مردم است آمده‌ام (درحالی‌که مقصودش امیر مؤمنان على علیه‌السلام بود).

در این هنگام معاویه به او خطاب کرد:

«ویلک‏! و أنى‏ أتاه‏ اللؤم‏؟! و لکنا نتحدث أن لو کان لعلی بیت من تبن و آخر من تبر لأنفد التبر قبل التبن»

وای بر تو؛ چگونه به علی نسبت لئامت می‌دهی درحالی‌که اگر براى على انبارى از کاه باشد و انبارى از شمش طلا، آن‌چنان سخاوتمند است که پیش از بخشیدن انبار کاه، انبار طلا را مىبخشد.

«و أنى أتاه العی؟! و إن کان لنتحدث أنه ما جرت المواسی على رأس رجل من قریش أفصح من علی»

و چگونه بر علی نسبت عجز در تکلم می‌دهی درحالی‌که تیغ سرتراشى هرگز بر سر مردى از قریش برای سرتراشى قرار نگرفته که فصیح‌تر و گویاتر از على باشد.

«ویلک! و أنى أتاه الجبن؟! و ما برز له رجل قط إلا صرعه»

وای بر تو؛ چگونه به علی نسبت ترسو بودن می‌دهی درحالی‌که هیچ مردى به مبارزه با او برنخاست، مگر آنکه على او را سرنگون ساخت.

«و اللّه یا ابن أحور لو لا أن الحرب خدعة لضربت عنقک، أخرج فلا تقیمن فی بلدی»

ای ابن احور قسم به خداوند، اگر جنگ، میدان خدعه و نیرنگ نبود، هرآینه گردنت را مى‌زدم. هم‌اکنون ازاینجا بیرون رو و در شهر من اقامت نکن.[1]



[1] إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج‏31، ص 528

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.