یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

با این شخصیت‌های پلید و منفور عصر امام هادی علیه‌السلام آشنا شوید:


1. متوکل، خلیفۀ عباسی

دوران امامت امام هادی علیه‌السلام (220 الی 254 هجری قمری)، مصادف بود با خلافت پنج تن از خلفای عباسی که یکی از این خلفاء کسی بود به نام متوکل (232 الی 248 هجری قمری).[1]

متوکل نسبت به آل ابوطالب علیهم‌السلام (سادات) خیلی بدرفتار بود و با آنها با خشونت و تندی رفتار می کرد و کینه سختی از آنها به دل گرفته بود و نسبت به آنها بدگمان بود.

بدرفتاری متوکل با آل ابوطالب علیهم‌السلام به حدی رسید که هیچ یک از خلفای بنی‌عباس با آن‌ها چنان رفتار نکرده بودند.

از جمله کارهای ناشایست او آن بود که قبر امام حسین علیه‌السلام را با خاک یکسان کرده و آثار آن را از بین برد.

در راه‌ها پاسگاه‌ها و سربازانی گماشت تا هر کس را به زیارت قبر آن حضرت می‌رود دستگیر کرده و به نزد وی ببرند و سپس او دستور قتل یا شکنجه شدید آنان را صادر می‌کرد.[2]

 

2. عبید اللّه بن یحیى بن خاقان، وزیر المتوکل

یکی از دلایل بدگمانی و بدرفتاری متوکل نسبت به آل ابوطالب علیهم‌السلام و شیعیان، سعایت‌ها (و تهمتهایی) بود که وزیر او عبیدالله بن یحیی بن خاقان از آن‌ها در نزد وی می‌کرد.[3]

 

3. دیزج یهودی

متوکل، مردی از نزدیکان خود را به نام دیزج که قبلا یهودی بوده و چندی بود که مسلمان شده بود را برای خراب کردن قبر امام حسین علیه‌السلام و خانه‌های اطراف آن روانه کرد. دیزج نیز طبق دستور متوکل رفتار کرد.[4]

 

4. عمر بن فرج رخّجی، حاکم مکه و مدینه

یکی دیگر از کارهای متوکل آن بود که عمر بن فرج رخجی را بر مکه و مدینه حاکم ساخت و او از تماس ابوطالب با مردم جلوگیری کرد، و همچنین مانع کمک و احسان مردم به آن‌ها شد و اگر می‌فهمید کسی به آن‌ها کمکی کرده، هر اندازه هم که آن کمک اندک بود، آن شخص را شکنجه و آزار می داد و جریمه سنگینی برایش تعیین می کرد.

همین سبب شد که کار تنگدستی زن‌های علویه مدینه به جایی رسید که چند تن از آنها یک پیراهن بیشتر نداشتند و ناچار بودند هنگام نماز آن پیراهن را به نوبت بپوشند و نماز بخوانند و بقیه ساعات روز را در اتاق‌های خود بدون پوشش کافی به سر ببرند و به همین وضع روزگار خود را به سر بردند تا متوکله به قتل رسید. [5]



[1] سیرۀ پیشوایان؛ استاد مهدی ییشوائی؛ ص 567 و 568

[2] مقاتل الطالبیین، أبوالفرج الأصفهانی، ص 478

[3] مقاتل الطالبیین، أبوالفرج الأصفهانی، ص 478

[4] مقاتل الطالبیین، أبوالفرج الأصفهانی، ص 478 و 479

[5] مقاتل الطالبیین، أبوالفرج الاصفهانی، ص 479

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.