یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

درسی از صفحه چهل و هشتم قرآن کریم 

در طولانى ترین آیه‏ ى قرآن کریم یعنی آیه 282 سوره بقره، هیجده دستور در مورد دادوستد مالى مطرح شده که عبارتاند از:

1. هرگاه شخصى به دیگرى وام داد یا معامله اى با او انجام داد و یکى از طرفین بدهکار شد، باید قرارداد آنان با تمام خصوصیات آن نوشته شود تا بعداً هیچ‌گونه اشتباهى پیدا نشود.

نکته: از آیه‏ ى بعد «فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُکُمْ بَعْضاً فَلْیُؤَدِّ الَّذِی اؤْتُمِنَ أَمانَتَهُ»(بقره/ 283) به دست مى آید که لزوم نوشتن قرارداد در صورتى است که اطمینان کامل بین طرفین نباشد و احتمال کشمکش و نزاع وجود داشته باشد

2. طرفین معامله قرارداد را ننویسند، بلکه نویسنده ى «قرارداد» شخص سوّمى باشد تا اطمینان بیشترى حاصل شود و قرارداد از مداخلات احتمالى طرفین محفوظ بماند.

3. نویسنده‏ ى قرارداد باید در نوشتن آن حق را در نظر بگیرد و واقع را بنویسد.

4. نویسنده و تنظیم‌کننده‌ی سند که از احکام و شرایط معامله اطلاع دارد، به‌پاس این موهبتى که خدا به او داده است، نباید از نوشتن قرارداد امتناع ورزد بلکه باید طرفین معامله را در این امر اجتماعى یارى نماید.

5. باید «بدهکار» قرارداد را دیکته کند، یعنى بگوید تا نویسنده بنویسد؛ چراکه همواره امضاى اصلى در اسناد، همان امضاى بدهکار است و قراردادى که بر اساس گفته هاى بدهکار تنظیم شده است، جاى انکارى برایش باقى نمى گذارد.

6. شخص بدهکار که قرارداد را دیکته مىکند، باید خدا را در نظر بگیرد و چیزى را فروگذار نکند و همهى مطالب را بگوید تا بنویسند.

7. در سه صورت، سرپرست بدهکار به‌جای او قرارداد را دیکته مىکند:

اوّل: هنگامی‌که بدهکار «سفیه و سبکسر» باشد، یعنى نتواند امور مالى خود را سامان بخشد.

دوّم: هنگامی‌که بدهکار «ضعیف»، یعنى کوتاه‌فکر، کم‌عقل و مجنون باشد.

سوّم: هنگامی‌که بدهکار «گنگ» باشد، یعنى قدرت سخن گفتن نداشته باشد.

8. سرپرست بدهکار نیز باید در هنگام دیکتهى بدهى، عدالتو منافع کسى را که سرپرست اوست در نظر بگیرد و از انحراف از حق دورى جوید.

9. علاوه بر نوشتن قرارداد، باید دو نفر دیگر نیز شاهد قرارداد باشند.

10. شاهد باید بالغ باشد (از واژهى «رجال» در «رِجالِکُم» استفاده مى‏ شود که آن دو شاهد باید از «مردان» باشند).

11. شاهد باید مسلمان باشد (ضمیر «کم» در «رِجالِکُمْ» استفاده مى شود که آن دو شاهد باید از «مسلمانان» باشند).

12. یک مرد و دو زن نیز مى توانند شاهد باشند.

13. شهود قرارداد باید مورداطمینان طرفین و رضایت آن‌ها باشند و این اشاره به همان مسئله‌ی عدالت است که در روایات نیز آمده است.

14. درصورتی‌که شاهدان قرارداد مرکب از دو مرد باشند، هرکدام مى توانند مستقلاً شهادت بدهند، امّا درصورتی‌که یک مرد و دو زن شاهد باشند، باید آن دو زن به‌اتفاق یکدیگر شهادت دهند تا اگر یکى مرتکب اشتباهى شد، زن دیگر به او یادآورى کند.

15. در نوشتن قرارداد تفاوتى بین بدهى کم‌وزیاد نیست و باید همه را نوشت و از این کار خسته و ملول نشویم؛ چراکه اسلام مىخواهد هیچگونه نزاعى در روابط اقتصادى رخ ندهد.

16. درصورتی‌که معامله نقدى بود، نوشتن قرارداد لازم نیست. البته از تعبیر «گناه و اشکالى ندارد» استفاده مى شود که در همین صورت نیز اگر سندى براى دادوستد نقدى تنظیم شود، بهتر است؛ چراکه از هرگونه اشتباه و اعتراض احتمالى جلوگیرى مى کند.

17. در معامله ى نقدى، تنظیم سند و نوشتن لازم نیست، ولى باید شاهد گرفت تا از اشتباهات و اعتراضات بعدى جلوگیرى شود.

18. نویسنده‏ ى سند و همچنین شهود نباید به خاطر رعایت حق و عدالت، مورد آزار و اذیت قرار گیرند، وگرنه کسى جرأت نمى کند مسئول ثبت گردد یا گواهى دهد؛ ازاین‌رو اگر کسى شاهدان قرارداد یا نویسندگان سند را به خاطر حق‌گویی آزار دهد، مرتکب گناه و فِسق و از راه و رسم بندگى خدا خارج شده است.

منبع: تفسیر قرآن مهر، ج‏2، ص 342 الی 344؛ استاد محمدعلی رضایى اصفهانى، 24 جلد، پژوهش‌های تفسیر و علوم قرآن، قم، چاپ اول، 1387 ه ش.

 

ترجمه آیه 282 بقره:

اى کسانى که ایمان آورده ‏اید، هنگامى که در میان خود، بدهى ‏اى را تا مدّتى معیّن [به سلف یا نسیه یا قرض‏] برعهده گرفتید، آن را بنویسید و باید نویسنده ‏اى [آن را] در میان شما به عدالت بنویسد و هیچ نویسنده‏ اى نباید از نوشتن، آن گونه که خدا به او آموخته است، خوددارى کند؛ پس باید او بنویسد و کسى که حقّ برعهده اوست املا کند و باید از خدا، پروردگار خود پروا نماید و چیزى از آن کم نکند. پس اگر کسى که حق برعهده اوست، سفیه یا ناتوان است، یا نمى ‏تواند خود املا کند، باید ولىّ او به عدالت املا کند؛ و دو نفر از مردانتان را شاهد بگیرید؛ و اگر دو مرد نبود، یک مرد و دو زن از گواهانى که مورد قبول شما هستند [شاهد بگیرید] تا در صورتى که یکى از آن دو زن فراموش کرد، دیگرى به او یادآورى کند؛ و چون گواهان دعوت شوند، [از پذیرفتن آن‏] خوددارى نکنند؛ و از نوشتن آن- چه کم باشد یا زیاد- تا پایان مدّتش آزرده خاطر نشوید. این نزد خدا با عدالت سازگارتر و براى برپا داشتن شهادت مؤثرتر و به شک نکردن شما نزدیک شما نزدیک‏تر است؛ مگر آن که تجارتى نقدى باشد که آن را در میان خود دست‏ به‏ دست مى ‏گردانید، که بر شما گناهى نیست که آن را ننویسید؛ و هنگامى که معامله [نقدى‏] کردید شاهد بگیرید؛ و هیچ نویسنده و شاهدى نباید زیان ببیند و اگر چنین کنید، قطعا این فسقى است که دامنگیر شما شده است؛ و از خدا پروا کنید و خدا به شما آموزش مى ‏دهد و خدا به هر چیزى داناست.


ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.