یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

از امیرالمؤمنین علیه‌السلام پرسیدند: «أَیُّهُمَا أَفْضَلُ الْعَدْلُ أَوِ الْجُود» (کدام یک از عدالت یا بخشش برتر است

آن حضرت علیه‌السلام (در برترى عدل از جود) فرمودند:

«الْعَدْلُ یَضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا وَ الْجُودُ یُخْرِجُهَا مِنْ جِهَتِهَا وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَامٌّ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاصٌّ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا»[1]

[عدالت بهتر است؛ زیرا عدالت چیزها را بجاى خود مى‏نهد و بخشش آنها را از جاى خود بیرون مى‏نماید (زیرا جواد زیاده بر استحقاق مى‏بخشد) و عدل نگاه‏دارنده همگان است وجود فقط بکسى بهره مى‏دهد که باو بخشش شده پس عدل شریفتر و برتر مى‏باشد].[2]

شهید مطهری در تفسیر حدیث فوق میفرماید:

آیا عدالت شریفتر و بالاتر است یا بخشندگى؟ پاسخ این پرسش خیلى آسان به نظر مى‏رسد: جود و بخشندگى از عدالت بالاتر است، زیرا عدالت رعایت حقوق دیگران و تجاوز نکردن به حدود و حقوق آنهاست، اما جود این است که آدمى با دست خود حقوق مسلّم خود را نثار غیر مى‏کند؛ ولى على علیه‌السلام برعکس نظر بالا جواب مى‏دهد. على علیه‌السلام به دو دلیل مى‏گوید عدل از جود بالاتر است:

1. عدل جریانها را در مجراى طبیعى خود قرار مى‏دهد، اما جود جریانها را از مجراى طبیعى خود خارج مى‏سازد؛ زیرا مفهوم عدالت این است که استحقاقهاى طبیعى و واقعى در نظر گرفته شود و به هرکس مطابق آنچه به حسب کار و استعداد لیاقت دارد داده شود؛ اجتماع حکم ماشینى را پیدا مى‏کند که هر جزء آن در جاى خودش قرار گرفته است؛ و اما جود درست است که از نظر شخص جود کننده- که مایملک مشروع خویش را به دیگرى مى‏بخشد- فوق العاده باارزش است، اما باید توجه داشت که یک جریان غیر طبیعى است، مانند بدنى است که عضوى از آن بدن بیمار است و سایر اعضا موقتاً براى اینکه آن عضو را نجات دهند فعالیت خویش را متوجه اصلاح وضع او مى‏کنند. از نظر اجتماعى، چه بهتر که اجتماع چنین اعضاى بیمارى را نداشته باشد تا توجه اعضاى اجتماع به جاى اینکه به طرف اصلاح و کمک به یک عضو خاص معطوف شود، به سوى تکامل عمومى اجتماع معطوف گردد.

2. عدالت قانونى است عام و مدیر و مدبرى است کلى و شامل که همه اجتماع را در بر مى‏گیرد و بزرگراهى است که همه باید از آن بروند، اما جود و بخشش یک حالت استثنائى و غیر کلى است که نمى‏شود رویش حساب کرد. اساساً جود اگر جنبه قانونى و عمومى پیدا کند و کلیت یابد، دیگر جود نیست.[3]



[1] نهج البلاغة (للصبحی صالح)، حکمت 437؛ 1 جلد، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق.

[2] ترجمه فیض الاسلام

[3] مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏ 16، ص 436

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.