یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

از حضرت امام حسین بن على (علیهماالسلام) روایت شده که فرمود:

«لَمَّا قُبِضَتْ فَاطِمَةُ ع دَفَنَهَا أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ سِرّاً وَ عَفَا عَلَى مَوْضِعِ قَبْرِهَا»

(وقتی فاطمه سلام الله علیها وفات کرد، امیر المؤمنین علیه السلام او را پنهانى به خاک سپرد و جاى قبرش را ناپدید کرد)

« ثُمَّ قَامَ فَحَوَّلَ وَجْهَهُ إِلَى قَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ»

(و سپس ایستاد و رو به قبر رسول خدا (ص) کرد و گفت:)

«السَّلَامُ عَلَیْکَ‏ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنِّی وَ السَّلَامُ عَلَیْکَ عَنِ ابْنَتِکَ وَ زَائِرَتِکَ وَ الْبَائِتَةِ فِی الثَّرَى بِبُقْعَتِکَ‏ وَ الْمُخْتَارِ اللَّهُ لَهَا سُرْعَةَ اللَّحَاقِ بِکَ»

(درود بر تو اى رسول خدا از طرف من و از طرف دخترت که به زیارت تو آمده است و در بقعه تو زیر خاک خوابید و خدا براى او خواست که هر چه زودتر به تو برسد)

«قَلَّ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی‏ وَ عَفَا عَنْ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ تَجَلُّدِی‏ إِلَّا أَنَّ لِی فِی التَّأَسِّی بِسُنَّتِکَ فِی فُرْقَتِکَ مَوْضِعَ تَعَزٍّ فَلَقَدْ وَسَّدْتُکَ فِی مَلْحُودَةِ قَبْرِکَ‏ وَ فَاضَتْ‏ نَفْسُکَ‏ بَیْنَ نَحْرِی وَ صَدْرِی بَلَى وَ فِی کِتَابِ اللَّهِ لِی أَنْعَمُ الْقَبُولِ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏»

(یا رسول الله صبر برگزیده تو که من باشم کم شده است و از [فراق] سیده زنان عالمیان صبر من از بین رفته است؛ ، اما چاره اى ندارم جز آن که به پیروى از صبر خود بر مصیبت فراق تو، در فراق دخترت نیز صبر پیشه کنم که شکیبائى بر مصیبت سنت است؛ زیرا من سر تو را در لحد آرامگاهت نهادم و جان مقدس تو از میان گلو و سینه من خارج شد [یعنى هنگام جان دادن سرت به سینه من چسبیده بود]؛ آرى، در کتاب خدا براى من بهترین پذیرش (و صبر بر این مصیبت) است، إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ [همه از خدائیم و باز گشتمان به سوى اوست]).

«قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِیعَةُ وَ أُخِذَتِ الرَّهِینَةُ وَ أُخْلِسَتِ الزَّهْرَاءُ»

(اکنون امانت به صاحبش بازگشت و پس گرفته شد، و زهرا از دست من رفت).

«فَمَا أَقْبَحَ‏ الْخَضْرَاءَ وَ الْغَبْرَاءَ یَا رَسُولَ اللَّهِ‏»

(اى رسول خدا! دیگر در نظرم آسمان سبز فام و زمین تیره، چه‏ اندازه زشت است).

«أَمَّا حُزْنِی فَسَرْمَدٌ وَ أَمَّا لَیْلِی فَمُسَهَّدٌ وَ هَمٌّ لَا یَبْرَحُ‏ مِنْ قَلْبِی أَوْ یَخْتَارَ اللَّهُ‏ لِی دَارَکَ الَّتِی أَنْتَ فِیهَا مُقِیمٌ»

(اندوه من پایان پذیر نیست و شبم همه در بى‏خوابى گذرد و غمى دارم که از دل نرود مگر این که خدا برایم همان خانه بقائى را برگزیند که تو در آن جاى دارى).

«کَمَدٌ مُقَیِّحٌ‏ وَ هَمٌّ مُهَیِّجٌ‏»

(غصه ‏اى دارم دل خون کننده و اندوهى دارم هیجان انگیز).

«سَرْعَانَ‏ مَا فَرَّقَ بَیْنَنَا وَ إِلَى اللَّهِ أَشْکُو»

(چه زود میان ما جدائى افتاد، تنها بسوى خدا شکوه میبرم).

«وَ سَتُنْبِئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ‏ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ‏ فَکَمْ مِنْ غَلِیلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِهَا لَمْ تَجِدْ إِلَى بَثِّهِ سَبِیلًا وَ سَتَقُولُ‏ وَ یَحْکُمُ اللَّهُ‏ وَ هُوَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ»

(یا رسول الله به زودى دخترت از همدست شدن امتت بر ربودن حقش بتو گزارش خواهد داد؛ همه سرگذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه؛ زیرا چه بسا درد دل‌هایى داشت که چون آتش در سینه‏اش مى‏جوشید و در دنیا راهى براى گفتن و شرح دادن آن نیافت، ولى اکنون مى‏گوید و خدا هم داورى میفرماید و او بهترین داورانست).

«سَلَامَ مُوَدِّعٍ‏ لَا قَالٍ‏ وَ لَا سَئِمٍ‏ فَإِنْ أَنْصَرِفْ‏ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّهُ الصَّابِرِینَ وَاهَ وَاهاً وَ الصَّبْرُ أَیْمَنُ‏ وَ أَجْمَلُ‏ وَ لَوْ لَا غَلَبَةُ الْمُسْتَوْلِینَ‏ لَجَعَلْتُ الْمُقَامَ وَ اللَّبْثَ‏ لِزَاماً مَعْکُوفاً وَ لَأَعْوَلْتُ‏ إِعْوَالَ الثَّکْلَى‏ عَلَى جَلِیلِ الرَّزِیَّةِ»

(سلام بر شما، سلام وداع‌کننده‏اى که نه خشمگین است و نه دلتنگ، زیرا اگر از اینجا برگردم، بواسطه دلتنگیم نیست و اگر بمانم بواسطه بدگمانى بآنچه خدا بصابران وعده فرموده نباشد. واى، واى باز هم بردبارى مبارک‌تر و خوش‏نماتر است اگر چیرگى دشمنان زورگو نبود [که مرا سرزنش کنند یا قبر فاطمه را بشناسند و نبش کنند] اقامت و درنگ در اینجا را چون معتکفان ملازمت مى‏نمودم و مانند زن بچه مرده بر این مصیبت بزرگ شیون مى‏کردم).

«فَبِعَیْنِ اللَّهِ‏ تُدْفَنُ ابْنَتُکَ سِرّاً وَ تُهْضَمُ‏ حَقَّهَا وَ تُمْنَعُ إِرْثَهَا وَ لَمْ یَتَبَاعَدِ الْعَهْدُ وَ لَمْ یَخْلَقْ‏ مِنْکَ الذِّکْرُ»

(در برابر نظر خدا دخترت پنهان بخاک سپرده شد و حقش پایمال گشت و از ارثش جلوگیرى شد، با آنکه دیر زمانى نگذشته و یاد تو کهنه نگشته بود).

«وَ إِلَى اللَّهِ یَا رَسُولَ اللَّهِ الْمُشْتَکَى‏ وَ فِیکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ أَحْسَنُ الْعَزَاءِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ وَ عَلَیْهَا السَّلَامُ وَ الرِّضْوَانُ»

(اى رسول خدا! شکایت من تنها به سوى خداست و بهترین دلدارى از جانب تو است اى رسول خدا، درود خدا بر تو و سلام و رضوانش بر فاطمه باد).


منبع: الکافی، ج ‏1، ص 458؛ کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، 8جلد، دار الکتب الإسلامیة- تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.