یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

نعمت‌های بهشتی آن‌چنان‌که بایدوشاید نه قابل‌درک هستند و بابیان می‌توان آن‌ها را توصیف کرد. بهترین عبارت را خداوند حکیم در قرآن کریم می‌فرماید که:

«فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزاءً بِما کانُوا یَعْمَلُون»1

(هیچ‌کس نمى‏داند چه پاداش‌های مهمی که مایۀ روشنى چشم‌هاست براى آن‌ها نهفته شده، این پاداش کارهایى است که انجام مى‏دادند)

معنای این آیه این است که هیچ نفسى از نفوس بشر نمى‏داند که خدا چه نعمت‌هایی که مایۀ روشنى دیده هر صاحب دیده‏اى است در قبال اعمال نیکى که در دنیا کردند پنهان نموده و این ندانستنشان به خاطر این است که آن نعمت‏ها مافوق علم و تصور ایشان است.2


به‌عنوان‌مثال خداوند در مورد بزرگی و وسعت بهشت چنین می‌فرماید:

«وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ»3

(و شتاب کنید براى رسیدن به آمرزش پروردگارتان و بهشتى که وسعت آن، آسمان‌ها و زمین است و براى پرهیزگاران آماده ‌شده است)

اینکه فرمود: «جَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ ...» منظور از «عرض بهشت» وسعت آن است و کنایه است از اینکه وسعت آن به نهایت درجه است و یا به‌قدری است که وهم و خیال بشرى نمى‏تواند آن را بسنجد و برایش حدى تصور کند.4


روایت زیر عظمت و کثرت شگفت‌انگیز نعمت‌های بهشتی را به زیبایی به تصویر می‌کشد:

 

از ابو بصیر روایت شده که: به امام صادق علیه‌السلام عرض کردم:

ای فرزند رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله) فدایتان شوم! شوق مرا (نسبت به بهشت) زیاد فرما!

حضرت فرمود:

إِنَّ مِنْ أَدْنَى نَعِیمِ الْجَنَّةِ یُوجَدُ رِیحُهَا مِنْ مَسِیرَةِ أَلْفِ عَامٍ مِنْ مَسَافَةِ الدُّنْیَا

ای ابومحمد! همانا از کمترین نعمت‌های بهشتی آن است که بوی خوش آن از فاصله‌ای که در دنیا هزار سال طول می‌کشد، به مشام می‌رسد.

وَ إِنَ‏ أَدْنَى‏ أَهْلِ‏ الْجَنَّةِ مَنْزِلًا لَوْ نَزَلَ بِهِ أَهْلُ الثَّقَلَیْنِ الْجِنُّ وَ الْإِنْسُ لَوَسِعَهُمْ طَعَاماً وَ شَرَاباً وَ لَا یَنْقُصُ مِمَّا عِنْدَهُ شَیْ‏ءٌ

و همانا پایین‌ترین جایگاه بهشتیان، جایگاه کسی است که اگر تمام جن و انس بر او وارد شوند خوردنی و نوشیدنی برای آن‌ها دارد و ازآنچه دارد کم نشود.

وَ إِنَّ أَیْسَرَ أَهْلِ الْجَنَّةِ مَنْزِلَةً مَنْ یَدْخُلُ الْجَنَّةَ فَیُرْفَعُ لَهُ ثَلَاثُ حَدَائِقَ فَإِذَا دَخَلَ أَدْنَاهُنَّ رَأَى فِیهَا مِنَ الْأَزْوَاجِ وَ الْخَدَمِ وَ الْأَنْهَارِ وَ الْأَثْمَارِ ماشاءالله مِمَّا یَمْلَأُ عَیْنَهُ قُرَّةً وَ قَلْبَهُ مَسَرَّةً فَإِذَا شَکَرَ اللَّهَ وَ حَمِدَهُ قِیلَ لَهُ ارْفَعْ رَأْسَکَ إِلَى الْحَدِیقَةِ الثَّانِیَةِ فَفِیهَا مَا لَیْسَ فِی الْأُخْرَى فَیَقُولُ یَا رَبِّ أَعْطِنِی هَذِهِ فَیَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى إِنْ أَعْطَیْتُکَ إِیَّاهَا سَأَلْتَنِی غَیْرَهَا فَیَقُولُ رَبِّ هَذِهِ هَذِهِ فَإِذَا هُوَ دَخَلَهَا شَکَرَ اللَّهَ وَ حَمِدَهُ قَالَ فَیُقَالُ افْتَحُوا لَهُ بَابَ الْجَنَّةِ وَ یُقَالُ لَهُ ارْفَعْ رَأْسَکَ فَإِذَا قَدْ فُتِحَ لَهُ بَابٌ مِنَ الْخُلْدِ وَ یَرَى أَضْعَافَ مَا کَانَ فِیمَا قَبْلُ فَیَقُولُ عِنْدَ تَضَاعُفِ مَسَرَّاتِهِ رَبِّ لَکَ الْحَمْدُ الَّذِی لَا یُحْصَى إِذْ مَنَنْتَ عَلَیَّ بِالْجِنَانِ وَ نَجَّیْتَنِی مِنَ النِّیرَانِ...5

و همانا ساده‌ترین منزل بهشتیان منزل کسی است که وارد بهشت می‌شود و برای او سه باغ مهیا شده. چون وارد پست‌ترین آن‌ها می‌شود از همسران و خدمتگزاران و نهرها و میوه‌ها هرآنچه خدا بخواهد مشاهده می‌کند؛ آن‌چنان‌که چشمش بدان روشن و دلش خرسند می‌گردد.

پس چون شکر و حمد خدا را به‌جا آورد، به او گفته می‌شود: سرت را بلند کن و باغ دوم را ببین. در آن چیزهایی هست که در این نیست. پس می‌گوید پروردگارا این را به من بده! خداوند متعال می‌فرماید: اگر این را به تو بدهم غیر آن را خواهی خواست. می‌گوید پروردگارا همین! همین!

پس چون در آن وارد می‌شود شکر و حمد خدا را بجا می‌آورد، آنگاه گفته می‌شود در بهشت را برایش بگشایید و به او گفته می‌شود سرت را بلند کن. پس چون دری از جاودانگی برایش باز شود و چندین برابر آنچه در قبل بود ببیند درحالی‌که خوشحالی و سرورش چندین برابر شده می‌گوید: پروردگارا! حمد بی‌پایان سزاوار توست که بر من با این بهشت‌ها منت گذاشتی و از آتش رهانیدی.



پی‌نوشت:

1. سورۀ سجده، آیۀ 17

2. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏16، ص: 263

3. سورۀ آل عمران، آیه 133

4. المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏4، ص: 19

5. تفسیر القمی؛ ج‏2؛ ص 82