یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

حکایتی جانسوز از زنده به گور کردن دختران

چهارشنبه, ۲۳ اسفند ۱۴۰۲، ۱۱:۲۹ ب.ظ
 

خداوند در قرآن کریم مى‌فرماید «وَ إِذَا اَلْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ‌»[1] (روز قیامت روزى است، که از دختران زنده به گور شده سؤال مى‌شود).

نخستین طایفه‌اى که در این موضوع پیش قدم شدند، قبیلۀ «بنى تمیم» بودند.

«نعمان بن منذر»، فرمانرواى عراق، براى سرکوب کردن مخالفان با لشکر انبوهى مخالفان خود را تار و مار ساخت. اموال آنان را مصادره و دختران آنها را اسیر کرد. نمایندگان «بنى تمیم»، به حضور او رسیدند، و درخواست کردند که دختران آنها را بازگرداند ولى به خاطر این که برخى از اسیران در محیط زندان، ازدواج کرده بودند، «نعمان» آنها را مخیر کرد که یا روابط خود را با پدران قطع کنند و در آن سرزمین با شوهران بسر ببرند و یا این که طلاق گرفته به وطن خود بازگردند. دختر قیس بن عاصم، محیط زناشوئى را مقدم داشت. آن پیرمرد سالخورده که یکى از نمایندگان «بنى تمیم» بود، از این عمل سخت متأثر شد و با خود عهد کرد که بعد از این دختران خود را، در آغاز زندگى نابود سازد؛ و کم‌کم همین رسم به بسیارى از قبایل سرایت کرد.

وقتى قیس بن عاصم، خدمت رسول اکرم صلى الله علیه و آله شرفیاب شد، یکى از انصار، از دختران وى سؤال نمود.  «قیس»، در پاسخ گفت؛ من تمام دختران خود را زنده به خاک کرده‌ام، و کوچک‌ترین تأثر در دل خود احساس ننموده‌ام (مگر یکبار!)، و آن موقعى بود که در سفر بودم، و ایام وضع حمل همسرم نزدیک بود. اتفاقاً سفرم به طول انجامید، پس از مراجعت، از حمل همسرم پرسیدم. وى در پاسخ من گفت: به عللى، بچه، مرده به دنیا آمد؛ ولى در واقع دختر زاییده بود، و از ترس من، دختر را به خواهران خود سپرده بود. سال‌ها گذشت و ایام جوانى و طراوت دختر فرا رسید، و من کوچک‌ترین اطلاعى از داشتن دخترى نداشتم. تا این‌که روزى در خانه نشسته بودم، ناگهان دخترى وارد خانه شد، و سراغ مادرش را گرفت، دخترى بود زیبا و گیسوانش را به هم بافته و گردن‌بندى به گردن انداخته بود. من از همسر خود پرسیدم که این دختر زیبا کیست‌؟ وى در حالى که اشک در چشمانش حلقه زده بود، گفت این دختر تو است. همان دخترى است، که هنگام مسافرت تو به دنیا آمده؛ از ترسِ تو پنهان کرده بودم. سکوت من در برابر همسرم، نشانۀ رضایت بود. او تصور کرد که من دست خود را، آلوده به خون وى نخواهم کرد. لذا روزى همسرم با خیال مطمئن از خانه خارج گردید، من به موجب پیمان و عهدى که داشتم؛ دست دخترم را گرفته به یک نقطۀ دوردست بردم، در صددِ حفر گودال برآمدم. هنگامِ حفر، دختر مکرر از من مى‌پرسید که: «منظور از کندن زمین چیست‌؟!» پس از فراغ دست وى را گرفته، کشان‌کشان او را در میان گودال افکندم، و خاک‌ها را به سر و صورت او ریخته، و به ناله‌هاى دلخراش وى گوش ندادم. او همچنان ناله مى‌کرد و مى‌گفت: «پدر جان مرا زیر خاک پنهان مى‌سازى‌؟! و در این گوشه تنها گذارده به سوى مادرم بر مى‌گردى‌؟! ولى من خاک‌ها را مى‌ریختم تا آنجا که او زیر خروارها خاک پنهان گردید، و خاک او را فرا گرفت. آرى، یگانه موردى که دلم سوخت؛ همین مورد است.

وقتى سخنان قیس پایان یافت، چشم‌هاى رسول خدا صلى الله علیه و آله پر از اشک شده بود، این جمله را فرمود: «إنَّ هذِهِ لَقَسوَةٌ و مَن لا یَرحَمْ لاَ یُرحَم» (این عمل یک سنگ‌دلى است و ملتى که رحم و عواطف نداشته باشند؛ مشمول رحمت الهى نمى‌گردند)[2].[3]

 


[1] سورۀ تکویر (81): 8

[2] ابن اثیر، در «اسد الغابه» مادّه قیس، از او نقل کرده که پیامبر صلى الله علیه و آله پرسید: تاکنون چند دختر زنده به گور کردى، گفت: 12 دختر. این سرگذشت در کتاب «حیاة محمد، نگارشِ «محمد على سالمین» ص 24-25 نقل شده است.

[3] فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، ج 1، ص 17- 18

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.