درسی از صفحه دویست و بیست و سه قرآن کریم
شاید برای شما هم سؤال باشد که چرا کافران و مشرکان و دنیاگرایان عالم با آنکه دارای عقیده و ایمان صحیح نیستند این همه در آسایش و رفاه و پیشرفت مادی هستند ؟!
برای این پرسش پاسخهای مختلفی میتوان ارائه کرد. مثل این پاسخ که در رفاه و پیشرف مادی بودن کفار و دنیاگرایان کلّیت ندارد و برخی از آنان نیز در فقر و سختیها هستند؛ و مثل این پاسخ که آنها نتیجه زحمات خود را میبینند و خداوند دنیا را چنین خلق کرده که هرکس نتیجه تلاش وزحمتش را بگیرد. طوری که اگر مؤمنین نیز آنچنان تلاش میکردند، آنها نیز پیشرفت میکردند.
یکی دیگر از این پاسخها را خداوند در آیه پانزده و شانزده سوره هود فرموده است. در آنجا میفرماید:
«مَنْ کانَ یُرِیدُ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ زِینَتَها نُوَفِّ إِلَیْهِمْ أَعْمالَهُمْ فِیها وَ هُمْ فِیها لا یُبْخَسُونَ» [کسانى که زندگى دنیا و زینت آن را طالب باشند اعمالشان را در این جهان بى کم و کاست به آنها مى دهیم]
«أُولئِکَ الَّذِینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فِیها وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُونَ» [(ولى) آنها در آخرت جز آتش (سهمى) نخواهند داشت و آنچه را در دنیا (براى نیل به مقاصد مادى و براى غیر خدا) انجام دادند بر باد مى رود و اعمالشان باطل مى شود]
این آیه بیان یک سنت همیشگى الهى است که اعمال مثبت و مؤثر نتایج، آن از میان نمى رود، با این تفاوت که:
اگر هدف اصلى رسیدن به زندگى مادى این جهان باشد ثمره آن چیزى جز آن نخواهد بود،
و اما اگر هدف خدا و جلب رضاى او باشد هم در این جهان تاثیر خواهد بخشید و هم نتایج پر بارى براى جهان دیگر خواهد داشت.
در واقع قسم اول از این اعمال به بناى بى دوام و کوتاه عمرى مى ماند که تنها براى یک مدت موقت ساخته و از آن استفاده مى شود، ولى بعد از آن ویران مى گردد،
اما قسم دوم به بناهاى محکم و شالوده دارى شبیه است که قرنهاى متوالى برقرار مى ماند و قابل استفاده است.
به همین دلیل است که جهان غرب با تلاش پیگیر و منظم خود اسرار بسیارى از علوم و دانشها را شکافته، و بر نیروهاى مختلف طبیعت مسلط گشته و با سعى و کوشش مداوم و استقامت در مقابل مشکلات و اتحاد و همبستگى، مواهب فراوانى فراهم نموده است. بنابراین آنها نتایج اعمال و تلاش هاى خود را خواهند گرفت و به پیروزی هاى درخشانى نایل خواهند شد، اما از آنجا که هدفشان تنها زندگى است، اثر طبیعى این اعمال چیزى جز فراهم شدن امکانات مادى آنان نخواهد بود و تمام آنچه را در این جهان انجام داده اند در جهان دیگر محو و نابود مى شود و هیچ پاداشى در برابر آن دریافت نخواهند کرد و تمام اعمالى را که براى غیر خدا انجام دادهاند باطل و نابود مى گردد.
همچنین کارهاى انسانى و مردمى مانند تاسیس بیمارستانها، درمانگاهها، مراکز فرهنگى، کمک به بعضى از ملتهاى فقیر و امثال آن را با هدف مادى و حفظ منافع مادى انجام میدهند تنها اثر مادى خواهد داشت. همینطور اعمال ریا کارانه نیز چنین هستند. همچنانکه از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نیز روایت شده که:
«اذا کان یوم القیامة صارت امتى ثلاث فرق: فرقة یعبدون اللَّه خالصا و فرقة یعبدون اللَّه ریاء و فرقة یعبدون اللَّه یعیون به دنیا» [هنگامى که روز قیامت مى شود، پیروان من به سه گروه تقسیم مى شوند، گروهى خدا را با اخلاص پرستش مى کردند و گروهى از روى ریا، و گروهى به خاطر اینکه به دنیا برسند].
«فیقول للذى کان یعبد اللَّه للدنیا: بعزتى و جلالى ما اردت بعبادتى؟ فیقول الدنیا، فیقول لا جرم لا ینفعک ما جمعت و لا ترجع الیه انطلقوا به الى النار» [در آن هنگام خداوند به کسى که او را به خاطر دنیا، پرستش مى کرده مىگوید: به عزت و جلال من سوگند، بگو هدف از پرستش من چه بود؟ در پاسخ مىگوید دنیا، خداوند مى گوید بنا بر این آنچه را اندوختى به حال تو سودى نمى دهد و به آن باز نمى گردى، او را به سوى آتش ببرید].
«و یقول للذى یعبد اللَّه ریاء: بعزتى و جلالى ما اردت بعبادتى؟ قال: الریاء، فیقول انما کانت عبادتک التی کنت ترائى بها لا یصعد الى منها شىء و لا ینفعک الیوم، انطلقوا به الى النار» [به آن کس که خدا را از روى ریا عبادت مى کرده مىگوید: به عزت و جلالم سوگند، بگو منظورت از عبادت من چه بوده؟ در پاسخ میگوید: ریا!، می فرماید آن عبادتى را که از روى ریا انجام می دادى چیزى از آن به سوى من صعود نمی کرد، و امروز هیچ سودى به تو نخواهم داد، او را به سوى آتش ببرید].
«و یقول للذى کان یعبد اللَّه خالصا: بعزتى و جلالى ما اردت بعبادتى؟ فیقول بعزتک و جلالک لانت اعلم منى کنت اعبدک لوجهک و لدارک. قال: صدق عبدى انطلقوا به الى الجنة» [و به آن کس که خدا را از روى خلوص عبادت کرده گفته می شود به عزت و جلالم سوگند بگو منظورت از عبادت چه بود؟ در پاسخ می گوید به عزت و جلالت قسم تو از آن آگاه تر هستى، من فقط تو را براى خودت و براى سراى آخرت می پرستیدم مى فرماید بنده ام راست می گوید او را به بهشت ببرید].
مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 9، صص 46- 50؛ 28جلد، دار الکتب الإسلامیة - ایران - تهران، چاپ: 10، 1371 ه.ش.