تفاوت شیعه اهل بیت با دوستدار اهل بیت
در روایتی آمده است که روزی جماعتی از مسلمانان برای ملاقات با حضرت امام رضا علیه السلام به بیت شریف حضرت رفتند و اجازه ملاقات خواستند.
خادم حضرت نزد آن حضرت آمد و گفت: گروهى دم در هستند و مى گویند ما از شیعیان هستیم.
امام فرمودند: "أَنَا مَشْغُولٌ فَاصْرِفْهُمْ"؛ من امروز مشغول هستم آنها را بگوئید بروند.
خادم هم فرمایش امام را به ایشان رساند و آنها هم رفتند.
این جماعت روز دیگر آمدند و مانند روز قبل اذن ورود خواستند، بار دیگر آنها را برگرداندند.
آنها مدت دو ماه در رفت و آمد بودند و کار بجائى رسید که مایوس شدند و به حاجب گفتند به مولاى ما بگو ما از شیعیان پدرت هستیم ما را راه بدهید. ما اگر بدون ملاقات شما از این جا برویم مردم ما را شماتت مىکنند و دیگر رو نداریم به شهر و خانه خود مراجعت کنیم زیرا همواره مورد سرزنش مردم خواهیم بود.
در این هنگام امام دستور دادند به آنها اجازه ورود داده شود.
آنها وارد شدند و سلام کردند. درحالیکه حضرت آنها را تحویل نگرفتند و به آنها اجازه نشستن هم ندادند.آنها هم چنان در حال قیام بودند.
به حضرت عرض کردند:
یا ابن رسول اللَّه این چه جفاء بزرگى بود که در باره ما روا داشتید و ما را سبک کردید و به ما اجازه ملاقات ندادید، ما بعد از این چه گونه در میان مردم حاضر شویم و به خانه و کاشانه خود مراجعت نمائیم، و براى ما آبروئى باقى نماند.
امام رضا علیه السّلام فرمود: شما این آیه شریفه را بخوانید:
"وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُوا عَنْ کَثِیرٍ"1 هر مصیبتى که به شما برسد به وسیله خودتان بدست آمده و خداوند از بیشتر گناهان شما در مى گذر.
من در این جا به خداى خود اقتداء کردم و از رسول خدا و امیر المؤمنین و پدران خود علیهم السّلام پیروى نمودم.
گفتند: یا ابن رسول اللَّه چرا چنین کردىد؟
حضرت فرمودند:
لِدَعْوَاکُمْ أَنَّکُمْ شِیعَةُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع وَیْحَکُمْ إِنَّمَا شِیعَتُهُ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ أَبُو ذَرٍّ وَ سَلْمَانُ وَ الْمِقْدَادُ وَ عَمَّارٌ وَ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی بَکْرٍ الَّذِینَ لَمْ یُخَالِفُوا شَیْئاً مِنْ أَوَامِرِهِ وَ لَمْ یَرْکَبُوا شَیْئاً مِنْ فُنُونِ زَوَاجِرِهِ
براى اینکه شما مدعى هستید که شیعیان امیر المؤمنین على بن ابى طالب علیه السلام هستید.
واى بر شما؛ شیعیان او حسن و حسین علیهما السلام و ابوذر و سلمان و مقداد و عمار و محمد بن ابى بکر هستند که در هیچ جا با او مخالفت نکردند و اوامر او را انجام دادند و نواهی او را ترک کردند.
فَأَمَّا أَنْتُمْ إِذَا قُلْتُمْ إِنَّکُمْ شِیعَتُهُ وَ أَنْتُمْ فِی أَکْثَرِ أَعْمَالِکُمْ لَهُ مُخَالِفُونَ مُقَصِّرُونَ فِی کَثِیرٍ مِنَ الْفَرَائِضِ مُتَهَاوِنُونَ بِعَظِیمِ حُقُوقِ إِخْوَانِکُمْ فِی اللَّهِ وَ تَتَّقُونَ حَیْثُ لَا یَجِبُ التَّقِیَّةُ وَ تَتْرُکُونَ التَّقِیَّةَ حَیْثُ لَا بُدَّ مِنَ التَّقِیَّةِ
شما ادعا دارید که از شیعیان آنها مى باشید؛ در حالى که در کارهاى خود با آنها مخالفت مى کنید و در واجبات کوتاهى مى نمائید و در باره کمک به برادران خود سستى دارید؛ در جایى که تقیه لازم نیست تقیه مى کنید و در جایى که تقیه باید بکنید تقیه ندارید.
فَلَوْ قُلْتُمْ إِنَّکُمْ مُوَالُوهُ وَ مُحِبُّوهُ وَ الْمُوَالُونَ لِأَوْلِیَائِهِ وَ الْمُعَادُونَ لِأَعْدَائِهِ لَمْ أُنْکِرْهُ مِنْ قَوْلِکُمْ وَ لَکِنْ هَذِهِ مَرْتَبَةٌ شَرِیفَةٌ ادَّعَیْتُمُوهَا إِنْ لَمْ تُصَدِّقُوا قَوْلَکُمْ بِفِعْلِکُمْ هَلَکْتُمْ.
اگر شما می گفتید: ما از دوستان او هستیم، دوستان او را دوست مى داریم و با دشمنان آنها دشمنى مى کنیم، من از این گفتار شما ناراحت نمیشدم. ولى شما مقام بزرگى را ادعاء مى کنید؛ و اگر گفتارتان با کردار مطابقت نکند هلاک مى گردید.
گفتند: یا ابن رسول اللَّه ما استغفار مى کنیم و از گفته خود توبه مى نمائیم، و همان طور که فرمودید ما دوستان شما و دوستان دوستان شما هستیم، و با دشمنان شما دشمن مى باشیم.
امام علیه السّلام فرمودند:
فَمَرْحَباً بِکُمْ یَا إِخْوَانِی وَ أَهْلِ وُدِّی ارْتَفِعُوا ارْتَفِعُوا ارْتَفِعُوا.
فَمَا زَالَ یَرْفَعُهُمْ حَتَّى أَلْصَقَهُمْ بِنَفْسِه.
حالا خوش آمدید و اینک برادران و ای دوستان من بالا بیایید؛ بالا بیایید؛ بالا بیایید.
حضرت آنقدر آنها را بالا برد تا اینکه به خود چسباند.
بعد از این حضرت به حاجب خود فرمودند:
کَمْ مَرَّةً حَجَبْتَهُمْ" اینها چند بار در خانه ما آمدند و اذن ملاقات داده نشد؟
حاجب گفت: آنان شصت بار براى زیارت شما آمدند و توفیق نیافتند.
امام علیه السّلام فرمود:
فَاخْتَلِفْ إِلَیْهِمْ سِتِّینَ مَرَّةً مُتَوَالِیَةً فَسَلِّمْ عَلَیْهِمْ وَ أَقْرِئْهُمْ سَلَامِی فَقَدْ مَحَوْا مَا کَانَ مِنْ ذُنُوبِهِمْ بِاسْتِغْفَارِهِمْ وَ تَوْبَتِهِمْ وَ اسْتَحَقُّوا الْکَرَامَةَ لِمَحَبَّتِهِمْ لَنَا وَ مُوَالاتِهِمْ وَ تَفَقَّدْ أُمُورَهُمْ وَ أُمُورَ عِیَالاتِهِمْ فَأَوْسِعْهُمْ بِنَفَقَاتٍ وَ مَبَرَّاتٍ وَ صِلَاتٍ وَ رَفْعِ مُعَرَّا
شما هم شصت بار از آنها دیدن کن و سلام مرا به آنها برسان آنها در گفته خود استغفار کردند و خداوند هم از آنها درگذشت و شایسته کرامت شدند. اینک بخاطر اینکه آنها ما را دوست مىدارند به آنها احسان کن و مشکلات آنها را برطرف گردان تا به زندگى خود برسند.2
1. الشورى: 30