عاقبت احتکار کنندگان ثروت
درسی از صفحه صد و نود و دو قرآن کریم
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنَّ کَثیراً مِنَ الْأَحْبارِ وَ الرُّهْبانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوالَ النَّاسِ بِالْباطِلِ وَ یَصُدُّونَ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ وَ الَّذینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فی سَبیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیمٍ»[1]
اى کسانى که ایمان آورده اید، بسیارى از دانشمندان یهود و راهبان، اموال مردم را به ناروا مىخورند و [آنان را] از راه خدا باز مى دارند؛ و کسانى که زر و سیم را گنجینه مى کنند و آن را در راه خدا هزینه نم ىکنند، ایشان را از عذابى دردناک خبر ده.
این آیه دربارۀ آن دسته از علماء و دانشمندان اهل کتاب و یهود که اموال مردم را به باطل مى خورند و خلق را از راه خالق باز مى دارند.
آنان حقایق تعلیمات آئین حضرت موسی و حضرت عیسی علیهماالسلام را کتمان مى کردند تا مردم به آئین جدید (آئین اسلام) نگروند و منافع آنها به خطر نیفتد و هدایایشان قطع نشود؛ و دیگر اینکه: با گرفتن رشوه از مردم حق را باطل و باطل را حق مى کردند و به نفع زورمندان و اقویا حکم باطل مىدادند. یکى دیگر از طرق نامشروع در آمدشان این بود که به نام بهشت فروشى و یا گناه بخشى مبالغ هنگفتى از مردم مى گرفتند و بهشت و آمرزش را که منحصراً در اختیار خداوند است به مردم مى فروختند. آنان آیات الهى را تحریف مى کردند و یا به خاطر حفظ منافع خویش مکتوم مى داشتند. بلکه هر کس را مخالف مقام و منافع خود مى دیدند متهم مى ساختند، و با تشکیل محکمه هاى تفتیش مذهبى، آن ها را به بدترین وجهى محاکمه و به شدیدترین وضعى محکوم و مجازات مى کردند.[2]
ولی آنچه در ادامۀ آیه با عبارت «وَ الَّذینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَ الْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فی سَبیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلیمٍ» آمده است، یک قاعدۀ کلی دربارۀ ثروت اندوزان و عموم احتکار کنندگان است و آنان را به عذاب شدید تهدید مى کند حتی اگر از مسلمانان باشند.[3]
جمله «وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اللَّهِ»، کنز و احتکار را توضیح مى دهد و مى فهماند آن احتکارى مبغوض خدا است که مستلزم خوددارى از انفاق در راه او باشد و در مواردى که وظیفه انفاق آن مال در راه خدا است، انسان را از انجام آن منع کند.[4] همچنانکه از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت شده که وقتی آیۀ فوق نازل شد، فرمودند:
«مَالٌ تُؤَدَّى زَکَاتُهُ فَلَیْسَ بِکَنْزٍ وَ إِنْ کَانَ تَحْتَ سَبْعِ أَرَضِینَ، وَ کُلُّ مَالٍ لَا تُؤَدَّى زَکَاتُهُ فَهُوَ کَنْزٌ وَ إِنْ کَانَ فَوْقَ الْأَرْض»[5]
هر مالى که زکات آن داده شود، کنز نیست (و جمع کنندۀ آن مشمول آیۀ فوق نمیشود) اگرچه در زیر هفت زمین باشد و هر مالی که زکات آن پرداخت نشود، کنز است، اگرچه روى زمین باشد.
بعضی از مفسرین از این آیه یک نکتۀ مهم اقتصادی برداشت کردهاند و آن این است که:
فلسفه اصلى پول ،گردش کاملتر و سریعتر چرخهاى مبادلات اقتصادى است و آنها که پول را به صورت گنجینه پنهان مىکنند، نه تنها موجب رکود اقتصادى و زیان به منافع جامعه مىشوند بلکه عمل آنها درست بر ضد فلسفه پیدایش پول است. آیه فوق صریحا ثروتاندوزى و گنجینه سازى اموال را تحریم کرده است و به مسلمانان دستور مىدهد که اموال خویش را در راه خدا، و در طریق بهره گیرى بندگان خدا به کار اندازند، و از اندوختن و ذخیره کردن و خارج ساختن آنها از گردش معاملات به شدت بپرهیزند، در غیر این صورت باید منتظر عذاب دردناکى باشند.[6]