یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

ملا مهر على خویى تبریزى زنوزى، از فضلا و ادباى اواسط قرن سیزدهم هجرى عهد محمد شاه قاجار می باشد. موافق آنچه از کتاب بحر العلوم نام میرزا حسن زنوزى سالف الترجمة نقل شده، عالم عارف فاضل جامع حکیم منجّم کثیر الکنایة و سریع القلم و در اکثر علوم متداوله خبیر بود، نخست از فضلاى خوى درس خواند پس بنواحى عراق و خراسان و اصفهان مسافرت کرد و از افاضل آن نواحى بسیارى از علوم را تحصیل نمود و به نجوم و احکام نجومى دیگر راغب‌ تر بود. در مغازله و معاشقه اشعار ملیح دارد و قصائد خوبى در مدح میرزا ابو القاسم قائم‌مقام فراهانى و دیگر اکابر وقت گفته است. ملا مهر على به هرسه زبان عربى و ترکى و فارسى شعر خوب مى‌گفته و به فدوى تخلّص میکرده و با فقر و فلاکت میگذرانیده است. از اشعار عربى او قصیده رائیه‌ایست که در مدح حضرت امیر المؤمنین علیه‌السلام گفته استاو در سال هزار و دویست و شصت و دویم هجرى قمرى در حدود هشتاد سالگى در تبریز درگذشت..[1]

 

در ادامه، ابیاتی از قصیده ملا مهر علی خویی که در مدح علی علیه السلام سروده شده، آمده است:

 

ها علیٌ بشرٌ کَیفَ بَشَر 
ربُّه فیه تَجَلّی و ظَهَر

بدان که علی بشر است، اما چگونه بشری است؟! بشری است که آثار قدرت پروردگارش در وجود او آشکار ونمایان شده است.


عِلَّةُ الکَون و لولاه لَما 
کان للعالم عَینٌ و أثَر

آنحضرت علت غائی آفرینش است که اگر او نبود برای عالم واقعیت و اثری نبود. (خداوند بخاطر او عالم را بوجود آورده است).


و له أَبدَعَ ما تعقِلُه 
مِنْ عقولٍ و نفوسٍ و صُوَر

و آنچه را که تو از عالم عقول و نفوس و صور (عوالم سه گانه خلقت که در طول هم قرار گرفته و عبارتند از عالم عقل و مثال و ماده) تعقل و اندیشه کنی برای وجود او ابداع شده‌اند.


فَلَکٌ فی فَلَکٍ فیه نُجوم 
صَدَفٌ فی صَدَفٍ فیه دُرَر

فلکی است در داخل فلکی و دارای ستارگان است و صدفی است در داخل صدفی و دارای گوهرهای درخشانی است (آن حضرت محاط در اوصاف پیغمبر اکرم است و ائمه دیگر هم از وجود او پدید آمده‌اند.


ما رَمی رَمیةً الّا و کَفَی 
ما غَزا غَزوةً الّا و ظَفَر

تیری نینداخت جز اینکه آن تیر برای هلاک دشمن کافی شد و به جنگی وارد نشد جز اینکه از آن پیروز در آمد.


أَغْمَدَ السیفَ مَتی قابَلَه 
کُلُّ مَن جَرَّدَ سیفاً و شَهَر

تمام شمشیر کشان موقع مقابله با او (برای اینکه عرض اندام نکنند از ترس وی) شمشیر خود را غلاف می‌کردند.


أَسَدُ الله اذا صالَ و صاح 
ابو الایتام اذا جادَ و بَرّ

موقعی که حمله می‌کرد و صیحه می‌زد، شیر خدا بود و در موقع بخشش و احسان، پدر یتیمان بود.


حُبُّهُ مَبْدَءُ خُلْدٍ و نِعَم 
بُغْضُهُ مَنْشَأُ نارٍ و سَقَر

محبت و دوستی آن حضرت سرچشمۀ بهشت و نعمت‌های بهشت است و دشمنی او منشاء آتش دوزخ و جهنم است.


هُوَ فی الکُلِّ إمامُ الکلّ 
مَنْ ابو بکر و مَنْ کان عُمَر؟!

او در تمام عالم پیشوای همه پس از رسول اکرم صلی الله علیه و آله است ابوبکر و عمر نمی‌توانند که با او ادعای برابری کنند.


لَیْسَ مَن أذنَبَ یوماً بِإمام 
کَیْف مَنْ أَشرَکَ دَهْراً و کَفَر؟

کسی که یک روز هم مرتکب گناه شود، شایسته امامت نیست؛ پس چگونه شایسته آن مقام باشد کسی که روزگاری در شرک و کفر بوده است؟! (امام باید معصوم و منتخب از جانب خدا باشد).


کُلُّ مَنْ ماتَ و لم یَعْرِفْهُ 
مَوتُه مُوتُ حِمارٍ و بَقَر

هر کسی که مرد و او را نشناخت مرگ او مانند مرگ الاغ و گاو است (مانند زمان جاهلیت مرده و این سخن اشاره است به حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه ...»).

 

خَصمُه أَبْغَضَهُ اللهُ و لو 
حَمَدَ اللهَ و أَثْنی و شَکَر

دشمن آن حضرت مبغوض خدا است؛ اگر چه خدا را ستایش کند و او را ثنا گوید و سپاسگزار باشد.

 
خُلُّهُ بَشَّرَهُ اللهَ و لَو 
رب الخمر و غنی و فجر!

دوست و محب او، از خداوند مژده بهشت داده اگر چه شرب خمر کرده و آواز خوانده و مرتکب فجور باشد. (البته این مطلب احتیاج به توضیح دارد و چنین نیست که هر کسی به هوای دوستی آن حضرت هرگونه فسق و فجوری را مرتکب شود و بعد هم در انتظار بهشت باشد. دوستی باید دو جانبه باشد؛ کسی که علی علیه‌السلام را دوست دارد، باید دید آیا آن جناب هم او را دوست دارد یا نه؟! و مسلما علی علیه‌السلام کسی را که بر خلاف احکام خدا رفتار کند دوست نخواهد داشت. بنابراین محب حقیقی آن حضرت مرتکب فسق وفجور نمی‌شود و اگر هم در اثر نادانی چنین اعمالی را انجام دهد، خداوند توفیق توبه به او می‌دهد و در نتیجه از کرده خود نادم و تائب می‌گردد و خداوند غفور و رحیم نیز او را مورد آمرزش قرار می‌دهد.


مَنْ لَهُ صاحبةٌ کالزَّهراء (ص)
او سَلیلٌ کَشبیر و شبر

جز علی کیست که زوجه‌ای چون زهرا علیهاالسلام یا فرزندانی مانند حسن و حسین علیهما السلام داشته باشد؟!


عنه دیوانُ عُلومٍ و حِکَم 
فیه طومار عِظات و عِبَر
دیوان علوم و حکمت‌ها از آن حضرت است و طومار موعظه‌ها و پندها در نزد اوست.

 

بو تُراب و کُنوزُ العالم 
عندَه نحو سفال و مدر

آن جناب خاک نشین بود و (اعتنائی به دنیا نداشت؛ طوری که) گنج‌های عالم (شمش‌های طلا) در نزد او به منزلۀ سفال و کلوخ بود.

 

و هو النور و اما الشرکاء 
کظلام و دخان و شرر

و او نور خالص است و اما شرکای خلافت او مانند ظلمت و دود و شرر می‌باشند.


ایها الخصم تذکر سندا 
متنه صح بنص و خبر

ای که مخالف امامت او هستی! بیاد آر، سند آن روایت (غدیر خم) را که متن آن بنا به روایات و اخبار شما هم صحیح است.


اذ اتی احمد فی خم غدیر 
بعلی و علی الرحل نبر

موقعی که در غدیر خم پیغمبر صلی الله علیه و آله علی را آورد بر جهاز شتران بالا رفت و ...


قال من کنت انا مولاه 
فعلی له مولا و مفر

و فرمود من بر هر کس از نفس او اولی به تصرف هستم، این علی بر او اولی به تصرف و پناهگاه است.


قبل تعیین وصی و وزیر 
هل تری فات نبی و هجر؟

هیچ پیغمبری را دیده‌ای که پیش از تعیین وصی و جانشین وفات یابد و یا هجرت کند؟!


من اتی فیه نصوص بخصوص 
هل باجماع عوام ینکر؟

کسی که در شأن او نص‌ها و روایات مخصوصی آمده باشد آیا می‌توان با اجماع عوام الناس منکر او شد؟!


آیة الله و هل یجحد من 
خصه الله بآی و سور؟

علی علیه‌السلام آیت عظمای خدا است. آیا انکار گردیده می‌شود کسی که خداوند برای او آیه‌ها و سوره‌هائی اختصاص داده است؟!


وده اوجب ما فی القران
اوجب الله علینا و امر

دوستی آن حضرت واجب‌ترین امری است که در قرآن آمده و خداوند آن را بر ما واجب فرموده است.


مدعی حب علی و عداه 
مثل من انکر حقا و اقرّ

کسی که ادعای دوستی آن حضرت و مخالفین او را دارد مانند کسی است که حقی را انکار کند و هم بدان اقرار نماید.[2]

 

همچنانکه مشاهده می‌کنید، این قصیده علاوه بر اینکه مدحی وزین و کم نظیر در وصف مولای متقیان است، دارای محتوای متقن اعتقادی و کلامی است که خواننده را بر افضلیت آن حضرت و حقانیت و شایستگی خلافت بلافصل رسول خدا صلی الله علیه و آله رهنمون می‌کند و این نشان از احاطۀ علمی و معرفتی سرایندۀ این قصیده یعنی مرحوم ملا مهر علی خویی بر معارف حقانی دارد.

 



[1] ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب ، محمدعلی مدرس تبریزی، ج4، ص 311

[2] دانشنامه امام علی علیه السلام، ج1، ص 1255

نظرات  (۳)

زیبا بود

زیبا بود

زیبا بود

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.