دنیا یک چیز کم دارد ... تو را
جمعه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۵۳ ب.ظ
پیچک وار خودم را دور نام تو میبافم
و فاصله های ممتدِّ سکوتِ دلم را با اشتیاق پر میکنم از «الهی عظم البلاء»
گاهی جا میزنم؛ خودم را هی به پنجره میکوبم، رها شوم
غافل از اینکه تمام پنجره ها به روی یک قفس بزرگ باز میشوند
دنیا یک چیز کم دارد؛ تو را
که بیایی؛ فریادهایی که در حنجره رسوب شده اند، بِرَهانی
و لکّه های سیاهِ جا مانده از عصر جاهلیت را بزدائی
عالم نفس راحتی بکشد
پا به پای روزهای غدیر، دست در دستان مبارکت میگذاریم
و آمدنت را به چشمهایی که رنگ غروب گرفته اند مژده میدهیم.
فرجاً عاجلاً قریباً ...
- ۹۴/۱۱/۳۰