یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

خدایا راضی ام به رضای تو


حکمت و فایده دانستن اینکه حوادث دنیا مکتوب و مقدر خداوند هستند

مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَةٍ فىِ الْأَرْضِ وَ لَا فىِ أَنفُسِکُمْ إِلَّا فىِ کِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبرْأَهَا  إِنَّ ذَالِکَ عَلىَ اللَّهِ یَسِیرٌ لِّکَیْلَا تَأْسَوْاْ عَلىَ‏ مَا فَاتَکُمْ وَ لَا تَفْرَحُواْ بِمَا ءَاتَئکُمْ 1

هیچ مصیبتى در زمین و نه در نفس خود شما به شما نمى ‏رسد مگر آنکه قبل از اینکه آن را حتمى و عملى کنیم در کتابى نوشته‌شده بود، این براى خدا آسان است . این را بدان جهت خاطرنشان ساختیم تا دیگر ازآنچه از دستتان مى ‏رود غمگین نشوید، و به آنچه به شما عاید مى ‏گردد خوشحالى مکنید، که خدا هیچ متکبر و فخرفروش را دوست نمی‌دارد.


خداوند در این آیه میفرماید:

اینکه ما به شما خبر مى ‏دهیم که حوادث را قبل از اینکه حادث شود نوشته ‏ایم، براى این است که از این به بعد دیگر به خاطر از دست دادن نعمتى اندوه مخورید، و به خاطر به دست آوردن نعمت خدا خوشحالى مکنید؛ براى اینکه انسان اگر یقین کند که آنچه فوت‌شده باید مى ‏شد و ممکن نبود که فوت نشود، و آنچه عایدش گشت باید مى ‏شد و ممکن نبود که نشود و ودیعه‏ اى است که خدا به او سپرده، چنین کسى نه در هنگام فوت نعمت خیلى غصه مى ‏خورد، و نه در هنگام فرج و آمدن نعمت.

 


بر از دست دادن و به دست آوردن چیزی که بعد از مرگ با تو نباشد، غمگین و خوشحال نشو

از امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام روایت‌شده که فرمودند:

یَا ابْنَ آدَمَ لَا تَأْسَفْ عَلَى مَفْقُودٍ لَا یَرُدُّهُ إِلَیْکَ الْفَوْتُ وَ لَا تَفْرَحْ بِمَوْجُودٍ لَا یَتْرُکُهُ فِی یَدَیْکَ الْمَوْت 2

ای انسان! بر مفقودى که چون فوت شوى با تو نباشد، غمناک نشو. و به موجودى که مرگ آن را از تو بگیرد، خوشحال نباش.

 


حکایتی شنیدنی در مورد راضی بودن به مقدرات الهی

قتیبة بن سعید می‌گوید:

صحرایى دیدم پر از شتر مرده؛ چندان‌که تعداد آن‌ها را ندانستم.

عجوزى را دیدم. پرسیدم: این شتران مال چه کسی بودند؟ جواب دادند: آن پیر را که بر آن تل نشسته است و پشم مى‏تابد.

به نزد آن پیر رفتم و پرسیدم: ای پیر، این‌همه شتر مال تو بود؟ جواب داد: به نام من بوده است.

گفتم: چه بر سر آن‌ها آمده؟ جواب داد: آن‌کس که داد، بازستاند.

گفتم: در این مصیبت چیزى هم گفتى؟ جواب داد: بلى دو بیت گفته ‏ام.

گفتم: آن شعر را بخوان.

سپس این دو بیت را خواند:


و الّذی انا عبد من خلائقه

فالمرء فی الدّهر نصب الزّرء و المحن‏

ما سرّنى أنّ ابلی فی مبارکها

و ما جرى من قضاء اللَّه لم یکن 3

" سوگند به آن‌کس که من بنده ‏اى از مخلوقات او هستم، انسان در دنیا هدف مصائب و محنت‌ها است. اگر شترانم در خوابگاه خود بودند و این قضاى الهى که اتفاق افتاد رخ نمى‏داد خوشحال نمى ‏شدم" (من تنها به رضاى او راضی‌ام و هر چه او خواسته است همان را مى ‏پسندم)




پاورقی:

1. آیات 22 و 23 سوره حدید

2. مجموعة ورام ؛ ج‏2 ؛ ص114

3. روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج‏19، ص: 38؛ با اندکی تصرف و روان کردن عبارت