یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

غیبت یکی از گناهان کبیره می‌باشد و عبارت است از اینکه در غیاب کسی عیبی از او گفته شود که اگر او بشنود، ناراحت می‌شود.

 


از امام صادق علیه‌السلام روایت‌شده که فرمودند:

أَصْلُ‏ الْغِیبَةِ تَتَنَوَّعُ‏ بِعَشَرَةِ أَنْوَاعٍ:

شِفَاءِ غَیْظٍ وَ مُسَاعَدَةِ قَوْمٍ وَ تُهَمَةٍ وَ تَصْدِیقِ خَبَرٍ بِلَا کَشْفِهِ وَ سُوءِ ظَنٍّ وَ حَسَدٍ وَ سُخْرِیَّةٍ وَ تَعَجُّبٍ وَ تَبَرُّمٍ وَ تَزَیُّنٍ

(بحار الأنوار ؛ ج‏72 ؛ ص257)

 

در این روایت ده مورد از عللی که باعث غیبت کردن می‌شود ذکرشده است:


1. "شِفَاءِ غَیْظٍ"

انسان نسبت به یک نفر خشمگین می‌شود و برای فرونشاندن آتش غضب خود، در پشت سر او بدگویی کرده و عیوب او را ذکر می‌کند.


2. " مُسَاعَدَةِ قَوْمٍ"

بعضی‌اوقات انسان در مجلسی می‌نشیند که در آن مجلس پشت سر یک نفر غیبت می‌کنند. در اینجا او نیز برای اینکه با این افراد هم‌کلام شده و بر رونق مجلس بی افزاید، مشغول غیبت کردن شخص غائب می‌شود.


3. " تُهَمَةٍ"

انسان به خاطر خصومتی که با یک فرد دارد، دوست دارد وجهه او را نزد دیگران خراب کند. در این هنگام با غیبت کردن از او عیب و نقصی را بر آن شخص وارد می‌کند که درواقع آن عیب در آن شخص وجود ندارد.


4. "تَصْدِیقِ خَبَرٍ بِلَا کَشْفِهِ"

در نزد انسان پشت سر انسانی غیبت می‌کنند و او هم بدون اینکه درستی آن مطلب برایش ثابت شود، گفتار آنان را قبول و تصدیق می‌کند.


5. "سُوءِ ظَنٍّ"

غیبت کردن گاهی از گمان بد در مورد شخص مقابل نشئت می‌گیرد.


6. "حَسَدٍ"

انسان به شخص دیگری که در جامعه دارای عزت و احترام است حسادت می‌ورزد و دوست دارد این نعمت الهی از او سلب شود. در حالت درصدد برمی‌آید تا با غیبت کردن پشت سرش، او را بدنام کرده و اعتبار او را در جامعه از بین ببرد.


7.  "سُخْرِیَّةٍ"

انسان برای خنداندن دیگران یا عوامل دیگر، عیب و نقص شخص دیگری را سوژه قرار داده و او را مسخره می‌کند.


8. "تَعَجُّبٍ"

گاهی نیز با دیدن عیوب دیگری در مقام شگفت برمی‌آید و باحالت تعجب در پشت سرش او را نسبت به داشتن آن عیب مذمت می‌کند. مثلاً می‌گوید از فلانی تعجب می‌کنم که دارای چنان خصلت زشت است!

البته احتمال دارد مراد از این عبارت این باشد که شخص غیبت کننده در هنگام ذکر خوبى کسى، تعجّب نموده و آن خصلت نیک را از او استبعاد کند.


9. "تَبَرُّمٍ"

گاهی نسبت به خصلت منکری که در فردی می‌بیند ناراحت می‌شود و در مقام بیان دلیل ناراحتی‌اش برای دیگران، نام صاحب آن خصلت ناپسند را می‌برد و بدین‌وسیله شخص غایب را بدنام می‌کند.


10. "تَزَیُّنٍ"

گاهی نیز انسان در ضمن سخنانش عیوب کسی را می‌گوید ولی چنان کلامش را آراسته و زینت می‌دهد که معلوم نشود غیبت می‌کند. مثلاً در ضمن گفتن محاسن و خوبی‌های شخص غائب، عیوب او را نیز ذکر می‌کند. یا در مقام خیرخواهی برآمده و این عیوب را نقل می‌کند.

 

 

برای مطالعه بیشتر مراجعه شود به:

مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول ؛ نوشته مرحوم علامه محمدباقر مجلسی ؛ ج‏10 ؛ ص414

  • ۹۵/۰۶/۱۸

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.