پنج خصلتی که باید از خروس یاد گرفت!
از حضرت امام رضا صلوات اللَّه علیه روایتشده که فرمودند:
"تَعَلَّمُوا مِنَ الدِّیکِ خَمْسَ خِصَالٍ مُحَافَظَتَهُ عَلَى أَوْقَاتِ الصَّلَاةِ وَ الْغَیْرَةَ وَ السَّخَاءَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ کَثْرَةَ الطرُوقَة"1
از خروس پنج خصلت را یاد بگیرید:
محافظت او بر اوقات نماز، غیرت، سخاوت، شجاعت و کثرت آمیزش
محافظت بر اوقات نماز
یکی از ویژگیهای مؤمن، محافظت و مراقبت او بر نمازهایش است.
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ... وَ الَّذِینَ هُمْ عَلىَ صَلَوَاتهِمْ یحُافِظُونَ 2
بهراستیکه مؤمنان رستگار شدند ... آنان که بر نمازهایشان مواظبت مىنمایند.
محافظت بر نمازها یعنى مواظبت و مداومت بر نمازها و اقامه آنها در اوقاتشان و بهجاى آوردن ارکان، شرایط، حقوق، حدود، واجبات و مندوبات آنها و رعایت خشوع و خضوع در آنها.3
غیرت
حمیّت و غیرت آن است که آدمى از دین خود و عرض خود و اولاد و اموال خود نگاهبانى کند.4
همچنان که خروس اجازه نمیدهد خروس دیگری بر مرغ او بجهد، مؤمن نیز نسبت به ناموس خویش غیرت دارد و اجازه تعدی به ناموسش را نمیدهد.
سخاوت
سخاوت به معنی جود و بخشش است که نتیجه زهد و بیمبالاتی به دنیاست.
یکی از خصلتهای خروس سخاوت اوست؛ همچنان که وقتى پیش او دانه ریختند فریاد مىکند و مرغان را مى طلبد.5
شجاعت
شجاعت به معنی نترسیدن است درجایی که نباید بترسد.
شجاعت خروس نیز در رفتار او با خروسهای و سایر حیوانات مشهود است.
کَثْرَةَ الطّرُوقَةِ
اگر طروقه را به فتح طاء (الطَروقة)بخوانیم، کثرت طروقه به معنی کثرت ازواج است؛ و اگر طروقه را به ضم طاء (الطُروقة)بخوانیم، کثرت طروقه به معنی کثرت جماع است.
مرحوم علامه مجلسی این مطلب را چنین بیان میفرماید:
کثرة الطروقة بفتح الطاء من قولهم طروقة الفحل أی أنثاه فالمراد کثرة الأزواج أو بالضم مصدر طرق الفحل الناقة إذا نزا علیها فالمراد کثرة الجماع.6
انسان باید درجایی که خداوند تحریم کرده است، از غریزه جنسی چشمپوشی کند؛ ولی در ازدواج که خداوند مباشرت با همسر را حلال دانسته است، با الهام از این خصلت خروس، نسبت به این لذت حلال مبادرت داشته باشد و بدین ترتیب با بهرهمندی از حلال الهی، خود را از لذتهای حرام بینیاز کند.
پاورقی:
1. من لا یحضره الفقیه؛ ج1، ص: 482
2. سوره مؤمنون ، آیه 1 و 9
3. برگرفته از روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج3، ص: 314
4. معراج السعادة ، جلد 1 ، صفحه 221
5. لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح فقیه ؛ ج5 ؛ ص155