دلیلی ساده برای اثبات وجود خدا
در میان اهل حکمت و عرفان جمله معروفی است که میگوید:
"الطرق إلى الله بعدد أنفاس الخلائق" 1
راههای رسیدن به خدا به تعداد نفوس مخلوقات است.
یکی از مطالبی که از این جمله حکیمانه میتوان استفاده کرد این است که هر کس با هر درجه از عقل و شعوری که داشته باشد، میتواند راهی برای شناخت خداوند داشته باشد. تا جایی از پیرمرد بیسواد گرفته تا عالم ربانی هیچکدام از این نعمت محروم نیستند.
مردی به امام صادق علیهالسلام عرض کرد: یا ابن رسولالله مرا بر خدا رهنمائى کن که او کیست؛ زیرا جدال کنندگان بسیاری با من جدل کردهاند و مرا حیران و سرگردان نموده اند.
امام علیهالسلام به آن مرد فرمودند:
"هَلْ رَکِبْتَ سَفِینَةً قَطُّ":
آیا تابهحال به کشتی سوار شدهای؟
عرض کرد: بلی
حضرت پرسید:
"فَهَلْ کُسِرَ بِکَ حَیْثُ لَا سَفِینَةَ تُنْجِیکَ وَ لَا سِبَاحَةَ تُغْنِیکَ":
آیا برای تو اتفاق افتاده که کشتیت شکسته شود؛ طوری که نه کشتى دیگرى باشد که تو را نجات دهد و نه بتوانی شنا کرده و خودت را نجات دهی؟
عرض کرد: بلی.
حضرت پرسید:
"فَهَلْ تَعَلَّقَ قَلْبُکَ هُنَالِکَ أَنَّ شَیْئاً مِنَ الْأَشْیَاءِ قَادِرٌ عَلَى أَنْ یُخَلِّصَکَ مِنْ وَرْطَتِکَ"
آیا در آنجا به دلت افتاده که یکچیزی مىتواند تو را از این ورطه و هلاکت نجات دهد؟
عرض کرد: آرى.
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
"فَذَلِکَ الشَّیْءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَیْثُ لَا مُنْجِیَ وَ عَلَى الْإِغَاثَةِ حَیْثُ لَا مُغِیث".2
این همان خدائی است که قادر است بر نجات دادن درجایی که هیچ نجاتدهندهای نیست، و همان خدائی است که فریادرس است درجایی که هیچ فریادرسی نیست.
مرحوم شیخ مفید حکایتی شنیدنی دراینباره نقل میکنند، بدین شرح که:
ابوالحسن على بن میثم رحمهالله اللَّه بر شخص کافری که خدا را قبول نداشت وارد شد، درحالیکه مردم در کنار آن ملحد جمع شده بودند.
ابوالحسن که به آنجا آمده بود گفت: من در خانه تو چیزى عجیب دیدم!
پرسیدند: چه چیز دیدی؟
گفت: یک کشتى که مردم را از اینسوی بدان سوى میبرد و نه کشتیبان داشت و نه ماصری، و خودبهخود میرفت و مىآمد!
در همین هنگام شخص ملحد به او گفت: این ابوالحسن دیوانه است!
پرسیدند: چرا دیوانه است؟
ملحد گفت: زیرا چوبى جماد که نه حیلهاى دارد و نه قوّتى و نه حیاتى در اوست و نه عقلى چگونه میتواند با مردم عبور کند.
در این هنگام ابوالحسن گفت: کدام عجیبتر است؟! این کشتى یا این آب که بر روى زمین از جانب راست و چپ جارى است بىروح و حیله و بىقوتى، و این علف که از زمین بیرون مىآید و باران که از آسمان فرود مىآید. تو گمان دارى کسى نیست همه اینها را تدبیر کند و باعث وجود اینها باشد، ولی انکار میکنی که کشتى با مردم عبور نماید بدون اینکه کسى آن را تدبیر کند.
در این هنگام ملحد ساکت شد و چیزی نگفت.3
پاورقی:
1. بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛ ج64 ؛ ص137
2. التوحید ؛ مرحوم شیخ صدوق ؛ ص 231
3.الفصول المختارة ؛ محمد بن محمد مفید ؛ ص76