سکوت بعضی از خواص در زمان فتنه
در سال 88، در شرایط اوج فتنه، درزمانی که خواص جامعه باید روشن گری میکردند، در شرایطی که نخبگان باید با بیاناتشان به مردم بصیرت داده و آنها را از سکوت و کجفهمی بازمیداشتند، متأسفانه بعضی از خواص جامعه سکوت کرده و کنار کشیدند.
استدلال بعضی از این افراد این بود که فضا، فضای فتنه است؛ در این شرایط باید سکوت کرد؛ در این اوضاع نباید به نفع هیچیک از طرفین موضعگیری کرد!
شاید مستمسک بعضی از این خواص بیبصیرت، کلام امیرالمؤمنین علیهالسلام بود که فرمودند:
کُنْ فِی الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَب (نهج البلاغة ؛ حکمت اول)
در فتنهها همچون شتر کم سن و سال باش؛ نه پشت او قوی شده که سوارش شوند؛ نه پستانی دارد که بدوشند.
و حالآنکه این استدلال و این برداشت از کلام امام علی علیهالسلام بسیار ناصحیح است. زیرا:
اولاً: منظور از این کلام نورانی، این است که انسان به هنگام خصومتِ اهل باطل و فتنههای ناشی از اختلاف آنها با یکدیگر، نباید آلت دست اینوآن شود و نباید به هیچیک از طرفین که اهل باطل هستند کمک کند.
ثانیاً: در این روایت هیچگاه نیامده که انسان در شرایط فتنه باید کنار کشیده و سکوت کند. بلکه دستور دادهشده که: اجازه نده اهل باطل از تو استفاده کنند.
مقام معظم رهبری در زمان فتنه سال 88، در دیدار اعضای مجلس خبرگان فرمودند:
بعضیها در فضای فتنه، این جملهی «کن فی الفتنة کابن اللّبون لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب» را بد میفهمند و خیال میکنند معنایش این است که وقتی فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بکش کنار!
اصلاً در این جمله این نیست که: «بکش کنار». این معنایش این است که بههیچوجه فتنهگر نتواند از تو استفاده کند؛ از هیچ راه. «لا ظهر فیرکب و لا ضرع فیحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب باید بود. (2/7/1388)