بهترین استاد اخلاق
داشتن استاد و راهنمایی که انسان را در مسیر بندگی خداوند دستگیری نماید، یکی از ضروریات است. تا جایی که خیلی کم اتفاق میافتد کسی بدون مرشِد بتواند مراحل سیر و سلوک را طی نماید.
چنانکه حافظ میفرماید:قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن ظلمات است بترس از خطر گمراهی
ولی راهنماییها و تعلیمات استاد، زمانی ثمره دارد که انسان دارای یک موعظهگر درونی باشد که او را نسبت به یادگرفتههایش ملزم نماید. انسان باید وجدان بیداری داشته باشد که او را در بندگی خداوند ثابتقدم کرده و در بزنگاهها انسان را از افتادن در مهلکات بازدارد.
از امام باقر علیهالسلام روایتشده که فرمودند:
مَنْ لَمْ یَجْعَلِ اللَّهُ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظاً فَإِنَّ مَوَاعِظَ النَّاسِ لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُ شَیْئاً. (تحف العقول ؛ ص294)
کسی که خداوند در باطن او اندرزگویی مقرّر نساخت، پند و اندرز مردمان هرگز در او اثرى نخواهد داشت.
بنابراین میتوان گفت بهترین استاد اخلاق همین موعظهگر دونی اوست.زیرا اگر آن نباشد، بهترین اساتید اخلاق هم نمیتوانند انسان را آنطور که بایدوشاید تربیت کنند. ولی اگر این نعمت بزرگ باشد، انسان با تلنگر کوچکی هم بیدار شده و هدایت خواهد یافت.