کلام جالب ابن ابی الحدید سنی مذهب دربارۀ خطبهای از نهجالبلاغه
فصاحت و بلاغت کلمات امیرالمؤمنین علیهالسلام در نهجالبلاغه چندان خیرهکننده است که ابن ابی الحدید سنی مذهب را وادار به نوشتن شرحی برای این خطبهها و کلمات حکیمانه نمود.
این عالم بزرگ هنگام شرح بعضی از این خطبهها چندان تحت تأثیر قرار میگیرند که کلماتی قابلتأمل را بر قلم جاری میکند.
ایشان در ذیل خطبه 109 نهجالبلاغه (در بیان قدرت و عظمت پروردگار و مسئله رستاخیز) میگوید:
«من أراد أن یتعلم الفصاحة و البلاغة و یعرف فضل الکلام بعضه على بعض فلیتأمل هذه الخطبة»
هر کس مى خواهد فنون فصاحت و بلاغت را بیاموزد و ارزش کلامها را نسبت به یکدیگر درک کند در این خطبه بیندیشد؛
«فإن نسبتها إلى کل فصیح من الکلام عدا کلام الله و رسوله نسبة الکواکب المنیرة الفلکیة إلى الحجارة المظلمة الأرضیة»
پس همانا این خطبه در مقایسه با تمام کلامهای فصیح -غیر از کلام خدا و رسولش- مثل مقایسه ستارگان درخشان فلکی با سنگ سیاه زمینی است.
«ثم لینظر الناظر إلى ما علیها من البهاء و الجلالة و الرواء و الدیباجة و ما تحدثه من الروعة و الرهبة و المخافة و الخشیة حتى لو تلیت على زندیق ملحد مصمم على اعتقاد نفی البعث و النشور لهدت قواه و أرعبت قلبه و أضعفت على نفسه و زلزلت اعتقاده»
... تأثیر و جاذبه این خطبه چنان است که اگر آن را بر انسان بىدین ملحدى که مصمّم است رستاخیز را با تمام قدرت نفى کند بخوانند، قدرتش در هم مىشکند و دلش را در وحشت فرومیبرد و اراده منفى او را تضعیف مىکند و تزلزل در بنیاد اعتقاد او ایجاد مىنماید؛
«فجزى الله قائلها عن الإسلام أفضل ما جزى به ولیا من أولیائه»
پس خداوند بزرگ گوینده اش را از این خدمت به اسلام جزاى خیر دهد، بهترین جزایى که به ولیّى از اولیایش داده است.
«فما أبلغ نصرته له تارة بیده و سیفه و تارة بلسانه و نطقه و تارة بقلبه و فکره إن قیل جهاد و حرب فهو سید المجاهدین و المحاربین و إن قیل وعظ و تذکیر فهو أبلغ الواعظین و المذکرین و إن قیل فقه و تفسیر فهو رئیس الفقهاء و المفسرین و إن قیل عدل و توحید فهو إمام اهل العدل و الموحدین»
چه بزرگ بود یاریاش براى اسلام، گاه با دست و شمشیر و گاه با زبان و بیان و گاه با قلب و فکرش. آرى او سرور مجاهدین و بلیغترین واعظین و رئیس فقهاء و مفسّرین و پیشوای اهل عدل و یکتاپرستان است.
(شرح نهج البلاغة ؛ نوشتۀ ابن أبی الحدید ؛ ج7 ؛ ص202)