تغییر سبک زندگی به سمت مصرف گرایی
تغییر سبک زندگی از خودکفایی و قناعت ورزی به مصرفگرایی!
چیزی که فروشگاهها و مراکز خرید بزرگ بر سر زندگی ما میآورند؛
با تنوع کالایی و تخفیفهای اعجابانگیزی که نوعاً در چنین مراکزی وجود دارد.
مشتری برای خرید اجناس محدود و معینی وارد فروشگاه میشود؛ ولی وقتی با تنوع و تخفیفهای رنگارنگ مواجه میشود، برای خرید کالاهای غیرضروری حریص میشود. شخصی که قرار بود بهعنوانمثال ده قلم مایحتاج زندگیاش را بخرد، وقتی کالایی میبیند جذابیت و تخفیف آنچنانی دارد، هرچند اگر آن کالا لازم نباشد در لیست خرید قرار میگیرد.
و بدین ترتیب فروشگاه با فروش بیشتر، تخفیفها را جبران کرده و حتی چندبرابر سود میکند.
نتیجه چه میشود؟
نتیجه بلایی است که بر سر سبک زندگی میآورد؛
بسیاری از چیزها که برای زندگی لازم نیستند، حالا جزء دغدغههای زندگی میشود که باید خریده شوند؛ خانوادهای که تا دیروز بسیاری از مایحتاج زندگی را خودشان با هزینه کم و سلامت بیشتر تأمین میکردند، امروز زیر بار هزینه خرید آن میروند؛ و درحالیکه با مقداری تدبیر و قناعت میتوانستند زندگی خوبی داشته میشوند، حال خانوادهای پرهزینه و مصرفگرا شدهاند.
وقتی چنین شد درآمد دیروز میتواند جوابگوی هزینههای امروز شود و رفتهرفته نارضایتی از زندگی بیشتر میشود و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل که چه مصائب دیگری بر سر این زندگی میآید!
و اما راه چاره چیست؟
یکی از راهها است که فرهنگ قناعت و خودکفایی را زندگی نهادینه کنیم. همسر و فرزندان را توجیه کنیم که هر چیزی ارزش خرید ندارد. به آنها بیاموزیم که ارزشهای زندگی به بهرهمندی از امکانات و لذتهای رنگارنگ نیست.
در کنار آن سعی کنیم خود و فرزندانمان را کمتر در معرض جلوهنمایی کالاها و خوردنیهای گوناگون قرار دهیم تا در درونمان نیاز کاذبی برای خرید این کالاها به وجود نیاید.
و درنهایت اینکه با لیست خرید محدود و مشخص قدم در این فروشگاهها بگذاریم و معین کنیم که چه چیزهایی لازم داریم تا بهقصد خرید آن کالاها به بازار رویم و بدین ترتیب از خرید چیزهای غیر لازم اجتناب کنیم.