کاری که در حکم جنگ با خدا است!
توهین و جسارت به بندگان خداوند امری مذموم و ناپسند است؛ خصوصاً اگر کسی که مورد اهانت قرار میگیرد ولیی از اولیاء خداوند باشد که در این صورت خشم خداوند را در پی خواهد داشت.
از رسول خدا صلیالله علیه و آله روایت شده که فرمودند:
قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیّاً فَقَدْ أَرْصَدَ لِمُحَارَبَتِی
خداوند عزوجل میفرماید: هر کس به دوستى از دوستان من اهانت کند، محققاً خود را برای جنگ با من آمده کرده است.
ماجرای اهانت رضاشاه به مرحوم شیخ
محمدتقی بافقی:
روز جمعه ۲۷ رمضان ۱۳۴۶ هجری قمری، ساعاتی پیش از تحویل سال ۱۳۰۷ هجری شمسی،
اعضای خانواده رضاخان ازجمله همسرش (مادر محمدرضا) به قم آمده و در غرفه بالای
ایوان آینه بدون حجاب نشسته بودند.
این موضوع طوری جلب نظر کرد که صدای اعتراض مردم و علماء را برانگیخت. ولی همسر شاه و اطرافیانش به این تذکرات اعتنایی نکردند.
تا اینکه عالم وارسته مرحوم شیخ محمدتقی بافقی خودش سراغ آن زنان رفت و آنان را به خاطر این بیحرمتی به نسبت به حرم اهلبیت علیهمالسلام مورد عتاب و نهی از منکر قرار داد.
در پی این تذکرات, مردم نیز با
تکبیر و صلوات مرحوم شیخ را همراهی کردند.
زن شاه وقتی خشم مردم را دید به همراه اطرافیانش از غرفه بیرون رفت و از انظار
ناپدید شد.
رضاشاه با شنیدن این جریان فوراً به قم آمد و بعد از تنبیه زیردستانش، مرحوم بافقی
را احضار کرد و او را مورد فحاشی و ضرب و شتم قرار داد.
باوجوداین همه قلدری و تکبر که رضاخان داشت، سرانجام با وضع خفت باری از تحت سلطنت پایین کشیده شد و در تبعید و غربت از دنیا رفت.
آری کسی که اینچنین نسبت به حریم اسلام و اولیاء الهی جسارت به خرج دهد، عاقبت شومی برای خودش فراهم ساخته است.
پینوشت:
١. الکافی؛ ج٢، ص: ٣٥٢
٢. اسلام مجسم؛ نوشته آیتالله نوری همدانی