حکایتی زیبا دربارۀ کرامت امام حسین علیهالسلام
اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام مظهر اتم اوصاف الهی هستند.
یکی از این صفات الهی که در ایشان تجلی نموده و حکایات فراوانی دربارۀ بخشش آن حضرات نقل شده است، جود و کرم است.
معصومین علیهمالسلام نهتنها با کرم خود نیاز حاجتمندان را برطرف میکردند، بلکه بر حفظ عزتنفس و آبروی آنان را نیز اهتمام داشتند.
در روایت است که مردى انصارى خدمت حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام رسید و قصد داشت از آن حضرت تقاضائى بنماید.
حضرت به آن شخص فرمود:
«یَا أَخَا الْأَنْصَارِ صُنْ وَجْهَکَ عَنْ بِذْلَةِ الْمَسْأَلَةِ وَ ارْفَعْ حَاجَتَکَ فِی رُقْعَةٍ فَإِنِّی آتٍ فِیهَا مَا سَارَّکَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ...»
ای برادر انصارى، آبروى خود را مریز؛ خواهشت را در رقعه ای بنویس؛ همانا من به خواست خدا کارى مىکنم که خرسند شوى.
پس سائل نوشت: ای اباعبدالله؛ فلانی پانصد دینار از من طلبکار است و عرصه را بر من تنگ کرده است؛ از او بخواهید مهلتم دهد تا گشایشى پیدا کنم.
حضرت ورقه را خواند، وارد منزل شد و کیسه اى محتوى هزار دینار آورد و فرمود:
«أَمَّا خَمْسُمِائَةٍ فَاقْضِ بِهَا دَیْنَکَ وَ أَمَّا خَمْسُمِائَةٍ فَاسْتَعِنْ بِهَا عَلَى دَهْرِکَ»1
پانصد دینار را براى اداء قرضت بپرداز و پانصد دینار دیگر را صرف زندگى کن!
پینوشت:
1. تحف العقول؛ ص 247