هشت مسئلهای که شاگرد امام صادق علیهالسلام از آن حضرت آموخت
یکی از بهترین و شنیدنیترین مواعظ اخلاقی، روایتی از یکی از شاگردان امام صادق علیهالسلام است که توسط آن حضرت مورد تأیید قرار گرفته است.
از امام صادق علیهالسلام نقل شده که به یکى از شاگردانش فرمود:
«أَیَّ شَیْءٍ تَعَلَّمْتَ مِنِّی»: از من چه چیز آموخته اى؟
عرض کرد: «یَا مَوْلَایَ ثَمَانَ مَسَائِلَ»: آقا جان! هشت مسئله آموخته ام.
امام علیهالسلام فرمود: «قُصَّهَا عَلَیَّ لِأَعْرِفَهَا»: آنها را بازگو کن تا من بشنوم.
عرض کرد:
«الْأُولَى رَأَیْتُ کُلَّ مَحْبُوبٍ یُفَارِقُ عِنْدَ الْمَوْتِ حَبِیبَهُ فَصَرَفْتُ هِمَّتِی إِلَى مَا لَا یُفَارِقُنِی بَلْ یُؤْنِسُنِی فِی وَحْدَتِی وَ هُوَ فِعْلُ الْخَیْرِ»
اول اینکه: هر محبوبی را دیدم که هنگام مردن از حبیبش جدا مىشود؛ لذا همت خودم را صرف چیزى کردم که از من جدا نشود، بلکه موقع تنهائیام مونس من گردد؛ و آن چیز عبارت است از کار نیک.
امام علیهالسلام فرمود: «أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ»: به خدا سوگند کار نیکى کرده اى.
«الثَّانِیَةُ قَالَ رَأَیْتُ قَوْماً یَفْخَرُونَ بِالْحَسَبِ وَ آخَرِینَ بِالْمَالِ وَ الْوَلَدِ وَ إِذَا ذَلِکَ لَا فَخْرَ وَ رَأَیْتُ الْفَخْرَ الْعَظِیمَ فِی قَوْلِهِ تَعَالَى "إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ "1 فَاجْتَهَدْتُ أَنْ أَکُونَ عِنْدَهُ کَرِیماً»
دوم اینکه: گروهى را دیدم به قوم خود افتخار مىکنند و گروهى نیز به مال و فرزند افتخار میکنند؛ درصورتیکه اینها افتخارى ندارند و من افتخار بزرگ را در سخن خدا یافتم که فرمود: «همانا گرامیترین شما در نزد پروردگار، پرهیزکارترین شماست». پس تلاش کردم تا اینکه در نزد خدا گرامى باشم.
امام علیهالسلام فرمود: «أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ»: به خدا قسم کار نیکى کرده اى.
«الثَّالِثَةُ قَالَ رَأَیْتُ لَهْوَ النَّاسِ وَ طَرَبَهُمْ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى "وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِیَ الْمَأْوى "2 فَاجْتَهَدْتُ فِی صَرْفِ الْهَوَى عَنْ نَفْسِی حَتَّى اسْتَقَرَّتْ عَلَى طَاعَةِ اللَّهِ تَعَالَى»
سوم اینکه: مردم را سرگرم لهو و طرب دیدم، ولی من شنیدم سخن خداوند را که فرمود «و اما کسى که از جایگاه پروردگارش هراس دارد و از هواى نفس جلوگیرى کرده، بهشت جایگاه او است». لذا درراه جلوگیرى نفسم از هوا و هوس کوشیدم تا اینکه سر به اطاعت خداى متعال نهاد.
امام علیهالسلام فرمود: «أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ»: به خدا سوگند که کار خوبى کرده اى.
«الرَّابِعَةُ قَالَ رَأَیْتُ کُلَّ مَنْ وَجَدَ شَیْئاً یُکْرَمُ عِنْدَهُ اجْتَهَدَ فِی حِفْظِهِ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ سُبْحَانَهُ "مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ وَ لَهُ أَجْرٌ کَرِیمٌ "3 فَأَحْبَبْتُ الْمُضَاعَفَةَ وَ لَمْ أَرَ أَحْفَظَ مِمَّا یَکُونُ عِنْدَهُ فَکُلَّمَا وَجَدْتُ شَیْئاً یُکْرَمُ عِنْدِی وَجَّهْتُ بِهِ إِلَیْهِ لِیَکُونَ لِی ذُخْراً إِلَى وَقْتِ حَاجَتِی إِلَیْهِ»
چهارم اینکه: دیدم هرکسی چیزى را که دارد، دوست مىدارد و در نگهدارى آن مىکوشد؛ ولی من این سخن خداى سبحان را شنیدم که فرمود: «کیست که به خدا وام نیکو دهد (و از اموالى که به او ارزانى داشته انفاق کند) تا خداوند آن را براى او چندین برابر کند؟ و براى او پاداش پرارزشى است». پس چند برابر شدن اجرم را خواستم و خودم را حفظکننده تر از خداوند نسبت به این اجر ندیدم. پس بهواسطۀ هر چه که دیدم نزد خودم ارزشمند است، رو به پیشگاه خدا کردم تا براى وقت نیازمندیم اندوخته بماند.
امام علیهالسلام فرمود: «أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ»: به خدا قسم کار خوبى کرده اى.
«الْخَامِسَةُ قَالَ رَأَیْتُ حَسَدَ النَّاسِ بَعْضِهِمْ لِلْبَعْضِ فِی الرِّزْقِ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى " نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعِیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ "4 فَمَا حَسَدْتُ أَحَداً وَ لَا أَسِفْتُ عَلَى مَا فَاتَنِی»
پنجم اینکه: مردم را دیدم که به خاطر روزى که خدا به آنها داده، نسبت به یکدیگر حسد مىورزند؛ ولی من سخن خداى متعال را شنیدم که مىفرماید: «این ماییم که معیشت انسانها در زندگى دنیا را تقسیم مىکنیم و بعضى را به درجاتى بالاتر از بعض دیگر قرار مىدهیم تا بعضى بعض دیگر را به خدمت گیرند و رحمت پروردگار تو ازآنچه جمع مىکنند بهتر است». بنابراین به کسى حسد نورزیده و بر آنچه از دستم رفت تأسف نخوردم.
امام علیهالسلام فرمود: «أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ»: به خدا سوگند کار خوبى کرده اى.
«السَّادِسَةُ قَالَ رَأَیْتُ عَدَاوَةَ بَعْضِهِمْ لِبَعْضٍ فِی دَارِ الدُّنْیَا وَ الْحَزَازَاتِ الَّتِی فِی صُدُورِهِمْ وَ سَمِعْتُ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى " إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا "5 فَاشْتَغَلْتُ بِعَدَاوَةِ الشَّیْطَانِ عَنْ عَدَاوَةِ غَیْرِهِ»
ششم اینکه: دشمنى بعضى از مردم را با بعضى دیگر در این دنیا و کینههایى که از یکدیگر در دل دارند را مشاهده کردم و شنیدم سخن خدا را که مىفرماید: «همانا شیطان دشمن شماست پس شما هم او را دشمن خود بگیرید». لذا من بهجای دشمنى با دیگران به دشمنى با شیطان پرداختم.
امام علیهالسلام فرمود: «قَالَ أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ»: به خدا سوگند که کار نیکى کرده اى.
«السَّابِعَةُ قَالَ رَأَیْتُ کَدْحَ النَّاسِ وَ اجْتِهَادَهُمْ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى "وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ ما أُرِیدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِیدُ أَنْ یُطْعِمُونِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ "6 فَعَلِمْتُ أَنَّ وَعْدَهُ وَ قَوْلَهُ صِدْقٌ فَسَکَنْتُ إِلَى وَعْدِهِ وَ رَضِیتُ بِقَوْلِهِ وَ اشْتَغَلْتُ بِمَا لَهُ عَلَیَّ عَمَّا لِی عِنْدَهُ»
هفتم اینکه، دیدم مردم در طلب روزى، سخت در تلاش و کوششاند و من گوش به این سخن خدا کردم که مىفرماید: «و من جن و انس را نیافریدم مگر براى اینکه عبادتم کنند و من از آنان نه رزقى مىخواهم و نه مىخواهم مرا اطعام کنند. بهدرستی که یگانه رزاق و داراى قوت و متانت خداوند است»؛ و دانستم که وعده و گفتار او راست است؛ پس دل به وعده او بستم و به فرموده او راضى شدم و بهجای (دغدغه و) تلاش برای به دست آوردن آنچه من نزد او دارم (و روزیم خواهد شد)، به بجا آوردن حقى که او بر عهده من دارد مشغول شدم.7
امام علیهالسلام فرمود: «قَالَ أَحْسَنْتَ وَ اللَّهِ»: به خدا قسم، کار نیکى کرده اى.
«الثَّامِنَةُ قَالَ رَأَیْتُ قَوْماً یَتَّکِلُونَ عَلَى صِحَّةِ أَبْدَانِهِمْ وَ قَوْماً عَلَى کَثْرَةِ أَمْوَالِهِمْ وَ قَوْماً عَلَى خَلْقٍ مِثْلِهِمْ وَ سَمِعْتُ قَوْلَهُ تَعَالَى "وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ "8 فَاتَّکَلْتُ عَلَى اللَّهِ وَ زَالَ اتِّکَالِی عَلَى غَیْرِهِ»
هشتم اینکه دیدم گروهى به تندرستى و جمعى به سرمایه و مال فراوان خود و دستهاى بر مخلوقى نظیر خودشان تکیه کردهاند، امّا من به این سخن خداوند گوش دادم که مىفرماید: «و کسى که از خدا بترسد خدا برایش راه نجاتى از گرفتاریها قرار مىدهد و از مسیرى که خود او هم احتمالش را ندهد، رزقش مىدهد و کسى که بر خدا توکل کند خدا برایش کافی است». ازاینرو بر خدا توکّل کردم و از تکیه بر غیر او پرهیز کردم.
در این هنگام امام صادق علیهالسلام فرمودند:
«وَ اللَّهِ إِنَّ التَّوْرَاةَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ الزَّبُورَ وَ الْفُرْقَانَ وَ سَائِرَ الْکُتُبِ تَرْجِعُ إِلَى هَذِهِ الثَّمَانِ الْمَسَائِل»9
به خدا سوگند که تورات، انجیل، زبور، قرآن و سایر کتابهای آسمانى بر محور این هشت مسئله دور مىزند.
پی نوشت:
1. سوره حجرات، آیه
2. سوره نازعات، آیه 40 و 41
3. سوره حدید، آیه 11
4. سوره زخرف، آیه 32
5. سوره فاطر، آیه 6
6. سوره ذاریات، آیات 56 الی 58
7. با توجه به سفارشهای فراوانی که این حضرات در مورد کار و تاش برای کسب روزی حلال فرمودهاند، قطعاً مراد از این فرمایش این نیست که انسان دست از تلاش و زحمت بکشد و به رسیدن روزی خداوند دل ببندد. بلکه مراد این است که انسان برای رسیدن به رفاه بیشتر و مالاندوزی، تمام هموغمش کار باشد و از دیگر واجبات بازماند. همچنان که عبارت «رَأَیْتُ کَدْحَ النَّاسِ وَ اجْتِهَادَهُمْ فِی طَلَبِ الرِّزْقِ» گواه این مطلب است
8. سوره طلاق، آیه 2 و 3
9. مجموعة ورام؛ ج1؛ ص 303
- ۹۶/۰۸/۲۲