«جنگ برای تنزیل قرآن» و «جنگ برای تأویل قرآن»
از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقلشده که فرمودند:
«تِسْعَةٌ مِنْ صُلْبِ الْحُسَیْنِ أَئِمَّةٌ أَبْرَارٌ وَ التَّاسِعُ قَائِمُهُمْ یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً یُقَاتِلُ عَلَی التَّأْوِیلِ کَمَا قَاتَلْتُ عَلَی التَّنْزِیلِ»[1]
نه نفر از صلب حسین (علیهالسلام) امامان نیکوکار و نهمی آنان قائم ایشان است، که زمین را از عدل و داد پر خواهد کرد، همانطور که از جور پر شده باشد و بر تأویل (قرآن) جنگ میکند همانطور که من بر تنزیل آن جنگ کردم.
براساس این روایت، حضرت مهدی علیهالسلام هنگام ظهور بر تأویل (قرآن) جنگ میکند همانطور که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بر تنزیل آن جنگ نمودند.
برای اینکه معنی این روایت را بهتر بفهمیم، ابتدا باید معنی «تنزیل» و «تأویل» را بدانیم و سپس توضیحی را دربارۀ «جنگ برای تنزیل» و «جنگ برای تنزیل» بیان کنیم.
توضیح مرحوم آیتالله معرفت در مورد اصطلاح «تنزیل» و «تأویل»:
در اصطلاح سلف، تنزیل بر مورد نزول گفته می شود. این مورد می تواند یک واقعه خاص باشد که آن واقعه سبب نزول آیه شده است.
ولی تاویل مفهوم عامی است که از آیه برداشت می شود و قابل انطباق بر جریانات مشابه است.
در برخی تعابیر به این دو اصطلاح ظهر و بطن نیز گفته می شود که ظهر همان تنزیل و بطن همان تأویل است، زیرا ظاهر آیه همان مورد نزول را می رساند و در بطن آیه مفهوم گسترده تری نهفته است.[2]
مرحوم شهید مطهری «جنگ برای تنزیل» و «جنگ برای تأویل» را اینچنین توضیح میدهد:
«پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) با تنزیل مىجنگید؛ یعنى با دشمن روبرو بود؛ آیهاى در مورد معین نازل مىشد؛ در همان موردى که آیه نازل مىشد همه مسلمین مىدانستند این آیه قرآن مال همینجاست، مىرفتند و مىجنگیدند. دیگر براى کسى شک و شبههاى باقى نمىماند. اما جنگ برای تأویل یعنى آیه قرآن همان آیه قرآن است؛ اما شأن نزول، آن شأن نزول نیست؛ مربوط به زمان پیغمبر است. روح، همان روح است، روحِ همان دستور است، ولى شکل فرق کرده است».[3]