حکمت معلوم نبودن زمان قیامت برای انسان
یکی از سؤالاتی که برای انسانها پیش میآید و در طول تاریخ از انبیاء الهی پرسیده میشد، سؤال از زمان وقوع قیامت است:
«یَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ»[1] (مىگویند: اگر راست مىگویید، این وعده کى خواهد بود؟!)
«یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْساها»[2] (از قیامت از تو سؤال مىکنند که وقوع آن در چه زمانى است؟)
قرآن کریم پاسخ این سؤال را چنین بیان میکند:
«قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذِیرٌ مُبِینٌ» (بگو: علم آن فقط نزد خداست و من جز اخطار کنندهاى آشکار نیستم).[3]
در این آیه علم به فرارسیدن قیامت از علوم اختصاصی خداوند دانسته شده است و احاطه بر این علم پروردگار برای هیچکس ممکن نیست.
در تفسیر نمونه، حکمت مخفی بودن زمان فرارسیدن قیامت بر غیر خداوند چنین بیان شده است:
اگر تاریخ قیامت معلوم بود هرگاه فاصله زیادى داشت مردم در غفلت فرومیرفتند و اگر فاصله کم بود حالتى شبیه به اضطرار پیدا مىکردند و درهرحال، هدفهای تربیتى ناتمام مىماند.[4]
عدم آگاهى از وقوع رستاخیز بهضمیمه ناگهانى بودن و با توجه به عظمت ابعاد آن سبب مىشود که هیچگاه مردم قیامت را دور ندانند و همواره در انتظار آن باشند، بهاینترتیب خود را براى نجات در آن آماده سازند و این عدم آگاهى اثر مثبت و روشنى در تربیت نفوس و توجه آنها به مسئولیتها و پرهیز از گناه خواهد داشت.[5]
بر طبق آیه «إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ أَکادُ أُخْفیها لِتُجْزى کُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى»[6] نیز علت مخفى نگاهداشتن تاریخ قیامت آن است که «خداوند مىخواهد هرکسی را به تلاش و کوششهایش پاداش دهد» و به تعبیر دیگر: با مخفى بودن آنیک نوع آزادى عمل براى همگان پیدا مىشود و از سوى دیگر چون وقت آن دقیقاً معلوم نیست و در هرزمانی محتمل است نتیجهاش حالت آمادهباش دائمى و یا پذیرش سریع برنامههاى تربیتى است.[7] چراکه اگر تاریخ قیامت تعیین مىشد هرگاه زمانش دور بود همه در غفلت و غرور و بیخبری فرومیرفتند و هرگاه زمانش نزدیک بود ممکن بود آزادى عمل را از دست بدهند و اعمالشان جنبه اضطرارى پیدا کند و در هر دو صورت هدفهای تربیتى انسان عقیم مىماند، به همین دلیل تاریخ قیامت از همه مکتوم است، همانگونه که تاریخ شب قدر همان شبى که فضیلت هزار ماه دارد و یا تاریخ قیام حضرت مهدى علیهالسلام.[8]