پاسخ قرآن به انتظارات بیجای مشرکین از پیامبر (ص)
از جمله اعتراضات مشرکین به رسول خدا صلیاللهعلیهوآله این بود که میگفتند: «چرا تو مانند انسانهای متعارف هستی و مانند ما میخوری و در میان ما راه میروی»؟! «چرا خداوند بهجای تو فرشتهای نازل نکرده»؟! «چرا تو از زمان فرارسیدن قیامت خبر نداری»؟! «چگونه ما بشری همانند خودمان تبعیت کنیم»؟! وسؤالهایی از این قبیل.[1]
برطبق آیهای از قرآن، پیامبر(ص) مأمور شدند تا به اعتراضات آنها چنین پاسخ دهند که:
قُلْ لا أَقُولُ لَکُمْ عِنْدی خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَیْبَ وَ لا أَقُولُ لَکُمْ إِنِّی مَلَکٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما یُوحى إِلَیَّ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمى وَ الْبَصیرُ أَ فَلا تَتَفَکَّرُونَ[2]
(من یک انسان متعارف هستم و مدعی انتظارات آنچنانی که ازمن دارید نیستم)؛ من هرگز به شما نگفتهام که مالک خزینههای رحمت الهی هستم (تا نعمتهای آنچنانی را برای شما نازل کنم)؛ من هیچگاه ادعا نکردهام که (از پیش خودم و بدون خواست خدا) غیب میدانم (تا از امور غیبی همانند زمان قیامت برای شما خبر دهم)؛ من ادعا نکردهام که ملک هستم (تا شما بهخاطر خوردن و راه رفتن در میانتان بر من عیب وارد کنید؛ تنها تفاوت من با شما این است که برمن وحی میشود و (من از وحی الهی تبعیت میکنم)؟! آیا کسی که در کوری جهل بهسر میبرد با کسی که (دراثر تبعیت از وحی) بینا است مساوی است؟! آیا نمیاندیشید؟![3]
در فقرۀ «قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمى وَ الْبَصیرُ» پیامبر(ص) لزوم تبعیت آنان از خودش را اثبات میکند.[4] بااین بیان که:
حال که بر من وحی میشود و من ازاین وحی تبعیت میکنم، آیا باشما فرق ندارم؟! آیا همین وحی که برمن نازل میشود سبب نمیشود تا ازمن پیروی کنید؟! آیا کسی که در کوری جهل به سر میبرد با کسی که (دراثر تبعیت از وحی) بینا است مساوی است؟!