اثبات امکان معاد با استناد به مالکیت، ربوبیت و حاکمت خداوند
*قالُوا أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ* لَقَدْ وُعِدْنا نَحْنُ وَ آباؤُنا هذا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطیرُ الْأَوَّلینَ* قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَ مَنْ فیها إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ* سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَذَکَّرُونَ* قُلْ مَنْ رب السَّماواتِ السَّبْعِ وَ رب الْعَرْشِ الْعَظیمِ* سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ* قُلْ مَنْ بِیَدِهِ مَلَکُوتُ کُلِّ شَیْءٍ وَ هُوَ یُجیرُ وَ لا یُجارُ عَلَیْهِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ* سَیَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ* بَلْ أَتَیْناهُمْ بِالْحَقِّ وَ إِنَّهُم لَکاذِبُونَ*[1]
این آیات پاسخی است به کسانی که وقوع قیامت را انکار کردند و با تعجب گفتند:
«آیا وقتی ما مردیم و تبدیل به خاک و استخوان شدیم، آیا برانگیخته خواهیم شد؟! اینها وعده هاى دروغینى است که به ما و پدرانمان داده شده و افسانه های پیشینیان است»!
درآیات بعد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مأمور شده تا از آنان بپرسد:
«زمین و کسانى که در زمیناند از آنِ کیست؟! چه کسی پروردگار آسمانهای هفتگانه و عرش عظیم است؟! چه کسی حکومت همه موجودات را در دست دارد و چه کسی به همۀ بىپناهان پناه مىدهد و نیاز به پناه دادن کسى ندارد؟!»
آنها بر اساس نداى فطرت و اعتقادى که به خداوند آفرینندۀ هستى دارند مى گویند:
«مالکیت، ربوبیت و حاکمیت زمین و آسمانها و آنچه در آن دو است براى خدا است».
با این اعتراف صریح چگونه آنان زنده شدن انسان بعد از مرگ را بعید میشمارند و از قدرت خداوند دور دانسته و پیامبرش را دروغگو و ساحر معرفی میکنند؟![2]
بنابراین خداوند از راه مالکیتش عالم، سپس از راه ربوبیت او و سرانجام از راه حاکمیتش بر جهان، چنین نتیجه مىگیرد که او از هر نظر توانایى بر معاد را دارد و عدالت و حکمتش ایجاب مىکند که این جهان، عالم آخرت را به دنبال داشته باشد.[3]