آنچه براى خدا نیست؛ آنچه در نزد خدا نیست؛ و آنچه که خدا نمیداند
یکی از روش های هدایت رسول خدا صلیاللهعلیه وآله بیان معارف الهی در قالب «محاسن الکلام» و بیانات منطقی، زیبا و دلپذیر بود؛ به طوری که با این سخنان عطش تشنگان حقیقت و جویندگان آن را سیراب میکردند.
«جُنْدَب بن جُنَادَة» که از یهودیان خیبر بود محضر رسول خدا صلی الله علیه وآله رسد و پرسید:
«یَا مُحَمَّدُ أَخْبِرْنِی عَمَّا لَیْسَ لِلَّهِ وَ عَمَّا لَیْسَ عِنْدَ اللَّهِ وَ عَمَّا لَا یَعْلَمُهُ اللَّهُ»
مرا از آنچه براى خدا نیست و آنچه در پیشگاه خدا نیست و آنچه را که خدا نمىداند باخبر کن».
حضرت در پاسخ فرمودند:
«أَمَّا مَا لَیْسَ لِلَّهِ فَلَیْسَ لِلَّهِ شَرِیکٌ»
آنچه که براى خدا نیست، شریک است که براى او نیست؛
«وَ أَمَّا مَا لَیْسَ عِنْدَ اللَّهِ فَلَیْسَ عِنْدَ اللَّهِ ظُلْمٌ لِلْعِبَادِ»
و امّا آنچه در پیشگاه خدا نیست، ستم به بندگان است؛
«وَ أَمَّا مَا لَا یَعْلَمُهُ اللَّهُ فَذَلِکَ قَوْلُکُمْ یَا مَعْشَرَ الْیَهُودِ إِنَّهُ عُزَیْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَ اللَّهُ لَا یَعْلَمُ لَهُ وَلَداً»
آنچه را که خدا نمىداند سخن شما یهودیان است که مىگوئید: «عُزَیر پسر خداست» در حالى که خدا براى خود پسرى نمىداند.
در این هنگام جندب گفت:
«أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّکَ رَسُولُ اللَّهِ حَقّاً»
من شهادت مىدهم که خدایى جز خداوند یکتا نیست و تو (حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله) به حق رسول خداوند هستی.[1]
ملاحظه میکنید که در این روایت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله چگونه با بیانی حکیمانه به سؤالهای یک یهودی - که شاید انتظار پاسخ دیگری غیر از پاسخ های گفته شده را داشت - جواب داد و او را به اسلام رهنمون کرد.