مَثَل امام، حکایت کعبه است!
از محمود بن لَبید روایت شده که: به حضرت فاطمه سلام الله علیها عرض کردم: «ای سرورم من؛ چرا حضرت علی علیهالسلام از گرفتن حقش (خلافت) خوددارى کرد»؟ حضرت فرمودند:
«یَا بَا عُمَرَ لَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآله مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ إِذْ تُؤْتَى وَ لَا تَأْتِی أَوْ قَالَتْ مَثَلُ عَلِیٍّ»[1]
اى ابا عمر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: مَثَل امام (یا آنکه فرمود: مثل على علیهالسلام) همانند کعبه است که باید مردم به سوى او بروند و او به جانب کسى نمیآید.
همین سؤال را جابر بن یَزید جُعْفی از امام باقر علیهالسلام پرسید. جابر می گوید به حضرت امام باقر علیهالسلام عرض کردم:
«اى آقاى من، آیا این امر (امامت) از آن شما نیست»؟ حضرت فرمود: آری.
عرض کردم: پس چرا از حق خودتان صرف نظر کردید، در صورتى که خداى تعالى میفرماید: «در راه خدا چنانکه حق جهاد [در راه] اوست جهاد کنید؛ اوست که شما را [براى خود] برگزیده است».[2] حضرت فرمود:
«فَمَا بَالُ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ علیهالسلام قَعَدَ عَنْ حَقِّهِ حَیْثُ لَمْ یَجِدْ نَاصِراً أَ وَ لَمْ تَسْمَعِ اللَّهَ تَعَالَى یَقُولُ فِی قِصَّةِ لُوطٍ قالَ لَوْ أَنَّ لِی بِکُمْ قُوَّةً أَوْ آوِی إِلى رُکْنٍ شَدِیدٍ وَ یَقُولُ فِی حِکَایَةٍ عَنْ نُوحٍ فَدَعا رَبَّهُ أَنِّی مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ وَ یَقُولُ فِی قِصَّةِ مُوسَى رَبِّ إِنِّی لا أَمْلِکُ إِلَّا نَفْسِی وَ أَخِی فَافْرُقْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ الْقَوْمِ الْفاسِقِینَ فَإِذَا کَانَ النَّبِیُّ هَکَذَا فَالْوَصِیُّ أَعْذَرُ»
پس چرا امیر المؤمنین از حق خود صرف نظر کرد؟ چون یاورى نیافت. آیا نشنیدهاى که خداى تعالى در داستان لوط میفرماید: «(لوط) گفت: [لوط] گفت: کاش براى مقابله با شما قدرتى داشتم یا به تکیهگاهى استوار پناه مىجستم»[3] و از حکایت حضرت نوح علیهالسلام را میفرماید که: «خدا را خواند که من مغلوب هستم؛ پس یارى فرما»[4] و در داستان موسى علیهالسلام میفرماید: «(موسى عرض کرد:) پروردگارا من مالک نیستم جز خودم و برادرم را؛ پس جدایى افکن میان ما و گروه فاسقان».[5] پس در جایى که پیغمبر چنین باشد، وصى او از پیغمبر عذرش بیشتر است.
سپس فرمود:
« یَا جَابِرُ مَثَلُ الْإِمَامِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ إِذْ یُؤْتَى وَ لَا یَأْتِی»
اى جابر مثل امام مثل کعبه است که نزدش مى روند، و او نزد کسى نیاید.[6]
همانطور که از محتوای دو روایت فوق به دست می آید، دلیل تشبیه امام به کعبه این است که همچنانکه کعبه مقصود مردم بوده و مردم برای نماز و طواف به سوی کعبه میروند، بدون اینکه کعبه سرغ آنان بیاید، مردم برای پیروی از امام و یاری کردن او، باید به سراغ امام بروند، نه اینکه منتظر بمانند تا امام به سراغ آنان برود. در غیر این صورت ثمرۀ والای امامت که خلافت اولیاء الهی بوده و سعادت دنیوی و اخروی مردم را در پی دارد، تحقق نخواهد یافت.
[1] کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، ص: 198
[2] سوره حج، آیه 78 «وَ جاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ هُوَ اجْتَباکُمْ»
[3] سوره هود، آیه 80
[4] سوره قمر، آیه 10
[5] سوره مائده، آیه 25
[6] کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، ص: 247