شدت جراحت وارده بر حضرت فاطمه (س) در هنگام هجوم به خانۀ وحی
سلیم بن قیس هلالی، در کتاب معروف خود، در ضمن بیان کیفیت هجوم به بیت امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه علیهماالسلام، مطلبی جانگداز مینویسد و آن اینکه:
هنگامی که به خانۀ امیرالمؤمنین هجوم بردند و خواستند آن حضرت را به اجبار برای بیعت گرفتن ببرند، حضرت زهرا علیهاالسلام بر در خانه، بین آنان و امیرالمؤمنین علیهالسلام مانع شد.
«فَضَرَبَهَا قُنْفُذٌ الْمَلْعُونُ بِالسَّوْطِ فَمَاتَتْ حِینَ مَاتَتْ وَ إِنَّ فِی عَضُدِهَا کَمِثْلِ الدُّمْلُجِ مِنْ ضَرْبَتِهِ لَعَنَهُ اللَّه»[1]
در این هنگام، قنفذ –که خدا او را لعنت کند- با تازیانه طوری به حضرت فاطمه سلاماللهعلیها زد که وقتى آن حضرت از دنیا مىرفت، در بازویش در اثر آن تازیانه، اثرى مثل دستبند بر جاى مانده بود.
در این نقل تاریخی، اثر برجای مانده از تازیانۀ دشمن بر بازوی بانوی دو عالم، تشبیه به «دُمْلُج» شده است و دملخ در لغت عرب به دستبند و بازوبندی گفته میشود که زنان به عنوان زینت بر دست و بازوی خود میبندند[2] و معلوم است که برآمدیگی دستبند، گاهی از حتی از زیر پیراهن هم پیداست.
این تعبیر حکایت از شدت جراحت وارده بر پارۀ وجود رسول خدا صلی الله علیه و آله بود و گویای آن است که آن ضربه چقدر محکم و دردآور بود که اثر آن به صورت تورم و آسیب دیدگی تا آخر عمر کوتاه حضرت صدیقه سلام الله علیها بر پیکر مطهرة او برجای مانده بود.