دلیل ملقب شدن امام سجاد (ع) به «سَیِّد الْعَابِدِین» و «زَیْن الْعَابِدِین»
از رسول خدا صلیاللهعلیهوآله روایت شده که در ضمن ذکر نام اوصیاء و امامان بعد از خودشان، وقتی به نام حضرت امام علیبنالحسین علیهالسلام رسیدند، ایشان را به دو لقب «سَیِّد الْعَابِدِین» (سرور عبادت کنندگان) و «زَیْن الْعَابِدِین» (زینت عبادت کنندگان) یاد کردند.[1]
دلیل اینکه آن حضرت به این اوصاف ملقب شده است، شدت و کیفیت بینظیر عبادت آن حضرت بود.
روایت شده که عدهای از شیعیان کوفه نزد حضرت امام صادق علیهالسلام آمدند و پرسیدند:
«یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ الْأَنْبِیَاءُ کُلُّهُمْ عَابِدُونَ لِلَّهِ فَکَیْفَ سُمِّیَ جَدُّکَ عَلِیُ بْنُ الْحُسَیْنِ سَیِّدَ الْعَابِدِینَ»
ای فرزند رسول خدا؛ تمام انبیاء خداوند را عبادت میکردند؛ پس چرا (تنها) جد تو (حضرت) علیبنالحسین (علیهالسلام) «سید العابدین» نامگذاری شده است؟!
آن حضرت پاسخ دادند:
ابلیس –که خدا او را لعنت کند- به خداوند متعال عرض کرد:
«إِنِّی قَدْ رَأَیْتُ الْعَابِدِینَ لَکَ مِنْ عِبَادِکَ مُنْذُ أَوَّلِ الْعَهْدِ إِلَى عَهْدِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ) فَلَمْ أَرَ أَعْبَدَ لَکَ وَ لَا أَخْشَعَ مِنْهُ فَأْذَنْ لِی یَا إِلَهِی أَنْ أَکِیدَهُ وَ أَبْتَلِیَهُ لِأَعْلَمَ کَیْفَ صَبْرُهُ»
همانا تمام عبادتکنندگان از اول تا زمان علیبنالحسین (علیهالسلام) را مشاهده کردهام؛ ولی عابدتر و خاشعتر از علیبنالحسین (علیهالسلام) را ندیده ام؛ خدای من! به من اذن بده تا با کید و مکر خودم او را امتحان کنم تا بدانم صبر او (بر عبادت و فرمانبرداری از تو و نافرمانی از من) چقدر است؟!
خداوند ابلیس را از این کار نهی کرد؛ ولی او از نهی پروردگار سرپیچی کرد و به سراغ امام زینالعابدین علیهالسلام رفت.
در این هنگام که امام سیدالعابدین علیهالسلام در حال نماز بود، «ابلیس به شکل افعی بسیار وحشتناک متصور شد و با انواع شیطنت ها رو به آزار و اذیت حضرت نمود؛ ولی آن حضرت بدون اینکه از موضع خود تکانی بخورد و سرش متمایل به ابلیس شود، کمترین توجهی به او نکرد و هیچ سهو و خللی در نمازش ایجاد نشد تا اینکه خداوند آتشی از آسمان بر ابلیس نازل کرد و مانع از آزار ابلیس بر امام علیهالسلام شد»؛[2]
آنگاه ابلیس به صورت اولش ظاهر شد و خطاب به حضرت سجاد علیهالسلام عرض کرد:
«یَا عَلِیُّ أَنْتَ سَیِّدُ الْعَابِدِینَ کَمَا سُمِّیتَ وَ أَنَا إِبْلِیسُ کَمَا جَنَیْتُ وَ اللَّهِ لَقَدْ شَهِدْتُ عِبَادَةَ النَّبِیِّینَ وَ الْمُرْسَلِینَ مِنْ عَهْدِ أَبِیکَ آدَمَ إِلَیْکَ فَمَا رَأَیْتُ مِثْلَکَ وَ لَا مِثْلَ عِبَادَتِکَ وَ لَوَدِدْتُ أَنَّکَ اسْتَغْفَرْتَ لِی فَإِنَّ اللَّهَ کَانَ یَغْفِرُ لِی»
ای علی (بنالحسین علیهالسلام)؛ تو سید عابدان هستی همچنانکه به این نام ملقب شده ای و من ابلیس (ناامید از رحمت خداوند) هستم همچنانکه جنایت کردم (و به این خاطر از رحمت خدا مأیوس شدهام؛ سوگند به خداوند از عهد پدرت آدم (علیهالسلام تا به امروز) نظیر تو و نظیر عبادت تو را ندیدهام؛ البته که دوست دارم، تو از خداوند برایم طلب آمرزش کنی تا خداوند (به خاطر دعای تو) مرا بیامرزد.[3]
سپس ابلیس آن حضرت را ترک کرد در حالی که امام علیهالسلام هیچ کلامی با ابلیس نگفت و نمازش را تمام و کامل به پایان رساند.[4]