یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

امام رضا علیه‌السلام: «رحمت خدا بر آن بنده‏‌اى که امر ما را زنده گرداند (به این صورت که) تعالیم ما را فرا گیرد و آنها را به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم زیبایی‌هاى سخن ما را بدانند، بى‌گمان از ما پیروى می‌کردند». (عیون أخبار الرضا علیه‌‏السلام، ج1، ص307)

طبقه بندی موضوعی
پیوندها


وقتی حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله ازدواج کرد، زنان قریش او را به خاطر ازدواج با رسول‌الله که ثروت زیادی نداشت و از خردسالی یتیم شده بود، مورد طعنه قرار دادند و از او دوری کردند. حتی در زمان حاملگی‌اش به وجود نورانی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و در زمان وضع حمل ایشان که اوج نیاز یک زن به اقوام و آشنایان است، زنان قریش او را به خاطر ازدواج با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله تنها گذاشتند.

این نشان از بزرگواری و ایمان حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها به خدا و رسولش دارد؛ زیرا این بانوی گرامی به خاطر ازدواج با حضرت رسول، حاضر شد این سختی ها را تحمل کند.

 

از امام صادق علیه السلام روایت شده که:

چون خدیجه (سلام‌الله‌علیها) به ازدواج رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله درآمد، زنان مکه او را ترک کردند و نزد او نرفتند و بر او سلام ندادند و نگذاشتند زنى نزد او برود. به خاطر همین خدیجه (سلام‌الله‌علیها) به وحشت افتاد و بی‌تاب و اندوه‌ناک شد.

وقتی خدیجه به فاطمه (سلام‌الله‌علیها) آبستن شد، «کَانَتْ فَاطِمَةُ ع تُحَدِّثُهَا مِنْ بَطْنِهَا وَ تُصَبِّرُهَا»؛ یعنی فاطمه (سلام‌الله‌علیها) در شکم خدیجه با او صحبت می‌کرد و مادرش را تسلى می‌داد و خدیجه این راز را از رسول خدا پنهان میکرد.

یک روز رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله وارد شد و شنید خدیجه با فاطمه (سلام‌الله‌علیهما) سخن میگوید. حضرت فرمود «اى خدیجه با که سخن مى‏گوئى»؟

خدیجه پاسخ داد: «الْجَنِینَ الَّذِی فِی بَطْنِی یُحَدِّثُنِی وَ یُؤْنِسُنِی‏»؛ یعنی این جنین که در شکم دارم با من سخن می‌گوید و با من انس میگیرد.

حضرت فرمود:

«هَذَا جَبْرَئِیلُ یُخْبِرُنِی [یُبَشِّرُنِی‏] أَنَّهَا أُنْثَى وَ أَنَّهَا النَّسْلَةُ الطَّاهِرَةُ الْمَیْمُونَةُ وَ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى سَیَجْعَلُ نَسْلِی‏ مِنْهَا وَ سَیَجْعَلُ مِنْ نَسْلِهَا أَئِمَّةً وَ یَجْعَلُهُمْ خُلَفَاءَهُ فِی أَرْضِهِ بَعْدَ انْقِضَاءِ وَحْیِهِ‏»

اى‏ خدیجه این جبرئیل است که به من خبر می‌دهد این بچه دختر است و همان نسل پاک مبارک است و خداوند تبارک و تعالى نسل مرا از او مقرر میکند و از نسل او امامانى قرار می‌دهد و پس از انقضاء وحیش (یعنی پس از ختم نبوت و رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله)  آن‌ها را در زمین خود خلیفه میسازد.

خدیجه (سلام‌الله‌علیها) همیشه بر این حال بود تا زمان وضع حملش رسید و به زنان قریش و ‌بنی‌هاشم پیام فرستاد که به کمک من بیایید همچنان‌که به کمک زنان دیگر می‌روید. ولی زنان چنین پاسخ دادند که در تزویج با محمد (صلی الله علیه و آله) که یتیم ابى‌طالب و فقیر بود، با ما مخالفت کردى و ما به نزد تو نمی‌آییم و تو را کمک نخواهیم کرد. خدیجه از این جواب اندوهناک شد.

در این هنگام چهار زن گندم‌گون بلندقد مانند زنان بنى‌هاشم بر خدیجه وارد شدند و خدیجه از آمدن آن‌ها هراسان شد. یکى از آن‌ها گفت: اى خدیجه غم مخور که ما فرستاده پروردگار نزد تو و خواهران تو هستیم؛ من ساره ‏ام و این آسیه دختر مزاحم که رفیق تو در بهشت است و این مریم دختر عمران و این کلثوم خواهر موسى بن عمران (علیهم‌السلام) است؛ خدا ما را فرستاده تا مانند زنان به امور تو برسیم؛ یکى سمت راستش نشست و یکى سمت چپش و سومى برابرش و چهارمى پشت سرش نشست و فاطمه (سلام‌الله‌علیها) پاک و پاکیزه متولد شد.[1]



[1] الأمالی (للصدوق)؛ ص 593 و 594

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.