دو چیز در زمین مایۀ امان از عذاب الهی بودند ...
از امیرالمؤمنین علیهالسلام روایتشده که فرمودند:
کَانَ فِی الْأَرْضِ أَمَانَانِ مِنْ عَذَابِ اللَّهِ وَ قَدْ رُفِعَ أَحَدُهُمَا فَدُونَکُمُ الْآخَرَ فَتَمَسَّکُوا بِهِ
دو چیز در زمین مایۀ امان از عذاب خدا بودند؛ یکى از آن دو برداشته شد؛ پس دیگرى را بگیرید و بدان چنگ زنید.
أَمَّا الْأَمَانُ الَّذِی رُفِعَ فَهُوَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله)
امّا امانى که برداشته شد، رسول خدا صلی الله علیه وآله بود.
وَ أَمَّا الْأَمَانُ الْبَاقِی فَالاسْتِغْفَارُ
و امّا امانى که مانده است، طلب آمرزش از خداوند است.
خداى تعالى میفرماید:
"وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُون"1
خداوند بنا ندارد ایشان را درحالیکه تو در میانشان هستى و مادام که استغفار مىکنند عذاب کند.2
با توجه به این روایت، وجود نازنین سید انبیاء محمد مصطفی صلی الله علیه وآله و حضور ایشان در میان امت، یکی از موانع نزول عذاب الهی بر امت بود.
طغیان و نافرمانی انسانها گاهی به حدی میرسید که لایق گرفتار شدن به انواع عذابهای الهی میشوند؛ ولی تا زمانی که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه وآله ازنظر جسمی زنده بودند، خداوند به یمن وجود ایشان، عذاب را از میان انسانها برمیداشت.
هرچند با وفات آن بزرگوار، انسانها از این نعمت بیبدیل که مایه امان از عذاب الهی بود محروم شدند، ولی به فرمایش امیرالمؤمنین علیهالسلام، عاملی دیگری برای امان از عذاب الهی در میان انسانها وجود دارد و آن مسئله توبه و استغفار است. با این توضیح که:
یکی از عوامل نزول عذاب و گرفتاریشان به بلا و مصیبت، کارهای ناشایست آنهاست.
"ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ"3
فساد در خشکى و دریا به سبب آنچه مردم انجام دادهاند نمودار شده است، تا خداوند [سزاىِ] بعضى ازآنچه را که کردهاند به آنان بچشاند؛ باشد که بازگردند.
وقتی انسان با پشیمانی از گناهانش، توبه کرده و روی به درگاه باریتعالی آورد، چهبسا خداوند عذابش را از او بردارد.
همچنان که از رسول خدا صلی الله علیه وآله روایتشده که فرمودند:
ادْفَعُوا أَبْوَابَ الْبَلَایَا بِالاسْتِغْفَار.4
بلاها را با طلب آمرزش از خداوند دفع کنید.
پاورقی:
1. سوره انفال ؛ آیه 33
2. نهج البلاغة ؛ نسخه صبحی صالح ؛ حکمت 88
3. سوره روم ؛ آیه 41
4. مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل ؛ ج5 ؛ ص318