سه نشانه که امام حسن عسکری (ع) برای امام بعد از خود معرفی کردند
یکی از رسالتهای امام حسن عسکری علیهالسلام معرفی امام بعد از خودشان به شیعیان بود. هرچند آن حضرت برای حفظ جان فرزند دلبندشان مجبور بودند تولد او را مخفی نگه نگه داشته و به غیر از خواص شیعیان دیگران را از این مولود مطلع نکنند.
در خبری که از شخصی به نام «أَبُوالْأَدْیَان» نقل شده، امام حسن عسکری علیهالسلام سه نشانه برای امام بعد از خودشان معرفی کردند که این سه نشانه هم دلیل بر امامت حضرت مهدی علیهالسلام بود و هم نشانۀ دروغین بودن ادعای امامت جعفر برادر امام حسن عسکری علیهالسلام بود.
أَبُوالْأَدْیَان گوید من در خدمت امام یازدهم کار میکردم و نوشتههاى او را به شهرها میبردم.
در مرض موت آن حضرت، به حضور آن حضرت شرفیاب شدم و نامه هائى نوشت و فرمود:
«امْضِ بِهَا إِلَى الْمَدَائِنِ فَإِنَّکَ سَتَغِیبُ خَمْسَةَ عَشَرَ یَوْماً وَ تَدْخُلُ إِلَى سُرَّ مَنْ رَأَى یَوْمَ الْخَامِسَ عَشَرَ وَ تَسْمَعُ الْوَاعِیَةَ فِی دَارِی وَ تَجِدُنِی عَلَى الْمُغْتَسَلِ»
اینها را به مدائن برسان؛ پانزده روز در اینجا نخواهی بود و روز پانزدهم وارد سر من رأى میشوى و نالۀ عزا را از خانه من میشنوى و (میبینی که من رحلت کردهام و) مرا روى محل غسل میبینى.
ابو الادیان گوید عرض کردم: اى آقاى من وقتی این پیشآمد واقع شود به جاى شما کیست؟
فرمود: «مَنْ طَالَبَکَ بِجَوَابَاتِ کُتُبِی فَهُوَ الْقَائِمُ مِنْ بَعْدِی» (هر کس جواب نامه هاى مرا از تو خواست او بعد من قائم به امر امامت است).
عرض کردم نشانه اى دیگر بفرمایید.
فرمود: «مَنْ یُصَلِّی عَلَیَّ فَهُوَ الْقَائِمُ بَعْدِی» (هر کس بر من نماز بخواند او است قائم بعد از من).
عرض کردم نشانه اى دیگر بفرمایید.
فرمود: «مَنْ أَخْبَرَ بِمَا فِی الْهِمْیَانِ فَهُوَ الْقَائِمُ بَعْدِی» (هر کس به آنچه در همیانست خبر داد او است قائم بعد از من).
هیبت حضرت مانع شد که من بپرسم در همیان چیست؟
من نامه ها را به مدائن رسانیدم و جواب آنها را گرفتم و چنانچه امام فرموده بود روز پانزدهم بسرمنرأى برگشتم و در خانۀ آن حضرت واویلا بود و خودش روى تخته غسل بود.
در این هنگام دیدم جعفر کذاب پسر على، برادر امام حسن عسکری علیهالسلام بر در خانه است و شیعه گرد او جمع هستند و او را تسلیت میگویند.
با خود گفتم اگر امام این است امامت باطل است؛ زیرا میدانستم که جعفر شراب مینوشد و در جوسق قمار میکند و طنبور هم میزند. من نزدیک او رفتم و تسلیت گفتم؛ ولی جعفر چیزى از من نپرسید (درحالی که امام حسن عسکری علیه السلام فرموده بود: امام بعد از من کسی است که جواب نامه هاى مرا از تو بطلبد)
سپس عقید بیرون آمد و گفت: یا سیدى برادرت کفن شده است؛ برخیز و بر او نماز بگذار.
جعفر بن على با شیعیان او که اطرافش بودند وارد حیاط شد. وقتى وارد صحن خانه شدیم، جنازۀ امام حسن بن على العسکری علیهالسلام بر روى تابوت کفن شده بود.
جعفر جلو ایستاد تا بر برادر نماز بخواند. چون خواست اللَّه اکبر گوید، یک کودکى با صورت گندمگون و موی کوتاه و مجعد که میان دندانهایش فاصله بود از اطاق بیرون آمد [1] و رداء جعفر را عقب کشید و گفت: «تَأَخَّرْ یَا عَمِّ فَأَنَا أَحَقُّ بِالصَّلَاةِ عَلَى أَبِی» (اى عمو من سزاوارم که به جنازه پدرم نماز گزارم عقب بایست).
جعفر با روى درهم و رنگ زرد عقب ایستاد و آن کودک جلو ایستاد و بر او نماز خواند و در کنار قبر پدرش به خاک سپرده شد و سپس گفت: «یَا بَصْرِیُّ هَاتِ جَوَابَاتِ الْکُتُبِ الَّتِی مَعَکَ» (اى بصرى جواب نامهها را بیاور که با تو است).
آنها را به وى دادم و با خود گفتم این دو نشانه؛ باقى ماند همیان.
سپس نزد جعفر بن على رفتم که از شدت ناراحتی نفس نفس میزد.
یک نفر از جعفر پرسید: یا سیدى کیست آن کودک تا ما بر او اقامه دلیل کنیم؟ گفت: به خدا من تاکنون نه او را دیدم و نه او را میشناسم.
ما همینطور نشسته بودیم که چند نفر از قم آمدند و از حسن بن على علیهالسلام پرسش کردند و دانستند که فوت شده است. گفتند چه کسی در جاى او نشسته است تا به او تعزیت بگوییم؟ به جعفر بن على اشاره کردند. بر او سلام کردند و او را تسلیت دادند گفتند و اظهار داشتند که نامه ها و اموالى با ما است، بگو نامه ها از کیست و مقدار مال چقدر است؟
جعفر (برآشفت و بلند شد و) جامه هاى خود را تکانید و گفت از ما انتظار دارند که علم غیب بدانیم!
در این هنگام خادمى از میان خانه بیرون آمد و به آنها گفت: نامه هائى که با شما است از فلان و فلان است و در همیان هزار دینار است و ده تاى آنها با آب طلا آراسته شدهاند (دینار واقعی نیستند)[2] است.
آنها نامه ها و اموال را به دست او سپردند و گفتند آنکه تو را براى خاطر اینها فرستاده است، او امام است.[3]