سه وصیت حضرت فاطمه (س) به حضرت علی (ع) در لحظات آخر عمر
نقل شده که حضرت فاطمه سلاماللهعلیها در لحظات آخر عمرش به امیرالمؤمنین علیهالسلام چنین وصیت کرد:
«یَا ابْنَ عَمِّ أُوصِیکَ أَوَّلًا أَنْ تَتَزَوَّجَ بَعْدِی بِابْنَةِ أُمَامَةَ فَإِنَّهَا تَکُونُ لِوُلْدِی مِثْلِی فَإِنَّ الرِّجَالَ لَا بُدَّ لَهُمْ مِنَ النِّسَاءِ»
اى پسر عمو! به تو وصیت مى کنم که پس از من با دختر امامه ازدواج کنى که او براى فرزندان من همچون خود من است؛ البته که براى مردان از داشتن زن چارهای نیست.
أُوصِیکَ یَا ابْنَ عَمِّ أَنْ تَتَّخِذَ لِی نَعْشاً ...
اى پسر عمو! به تو وصیت مى کنم براى حمل جنازهی من تابوتى تهیه کنی ...
أُوصِیکَ أَنْ لَا یَشْهَدَ أَحَدٌ جِنَازَتِی مِنْ هَؤُلَاءِ الَّذِینَ ظَلَمُونِی وَ أَخَذُوا حَقِّی فَإِنَّهُمْ أَعْدَائِی وَ أَعْدَاءُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ أَنْ لَا یُصَلِّیَ عَلَیَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ وَ لَا مِنْ أَتْبَاعِهِمْ وَ ادْفِنِّی فِی اللَّیْلِ إِذَا هَدَأَتِ الْعُیُونُ وَ نَامَتِ الْأَبْصَارُ ثُمَّ تُوُفِّیَت
به تو وصیت مى کنم که هیچ یک از این کسانی که بر من ستم روا داشتند و حق مرا گرفتند، بر جنازه ام حاضر نشوند که آنان دشمنان من و دشمنان رسول خدا (ص) هستند و اجازه نده که هیچ یک از آنان و هیچ یک از پیروانشان بر من نماز بخوانند و شبهنگام وقتی که چشم هاى مردم به خواب رفت و آرام گرفت مرا به خاک بسپار.
فاطمه سلاماللهعلیها این وصیتها را گفت و رحلت کرد.[1]
[1] روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج1، ص 151؛ فتال نیشابورى، متوفی 508 هجری قمری، 2جلد، انتشارات رضى- قم، چاپ اول، 1375 ش.