وقتی فاطمه (س) آنچنان خوشحال شد که اندازۀ آن را کسی جز خدا نمیدانست
روح و جسم لطیف زن، نعمتی الهی است که باعث ایجاد انگیزه در مرد برای ازدواج و انس با او میشود؛ به طوری که اگر این جذابیت زنانه نبود، کمتر کسی حاضر به ازدواج و تشکیل خانواده و تکثیر و تربیت فرزند در سایهی این خانواده میشد.
با این وجود، همین جذابیت زنانه اگر در پوشش و محدودیت قرار نگیرد و در مقابل مردان اجنبی عیان گردد، آتش هوس مردان اجنبی را برمیانگیزد و آنان را به سمت تجاوز به حریم زن سوق میدهد. اینجاست که زن ارزش والای انسانی خود را از دست میدهد و ارزشی جز وسیلهی کامیابی جنسی مردان نخواهد داشت.
از اینجا معلوم میشود که چرا حضرت فاطمه سلاماللهعلیها نسبت به در امان بودن از مراوده با مردان بیگانه آنچنان خوشنود میشود که اندازه خوشحالی آن حضرت را کسی جز خدا نمیداند.
از امام محمّد باقر علیهالسّلام روایت شده که:
حضرت على و حضرت فاطمه علیهماالسّلام از رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله تقاضا نمودند که آن حضرت وظیفهی هر کدام را در زندگی مشترکشان تعیین نماید.
رسول خدا (ص) کارهای داخلى منزل را بر عهده فاطمه (س) نهاد و کارهاى خارج از منزل را بر عهده حضرت على (ع) گذاشت.
فاطمه (س) خشنودی خود نسبت به این تقسیم کار توسط رسول خدا (ص) را اینچنین ابراز کرد که:
«فَلَا یَعْلَمُ مَا دَاخَلَنِی مِنَ السُّرُورِ إِلَّا اللَّهُ بِإِکْفَائِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ تَحَمُّلَ رِقَابِ الرِّجَالِ»[1]
هیچ کس جز خداوند نمىداند که من چقدر خوشحال شدم از اینکه رسول خدا (ص) کارهاى بیرون از خانه را بر عهده من قرار نداد و مرا از مراوده با مردان در امان داشت.