یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

گاهی مطلبی تأثیرگذار می‌خوانم؛ سخنانی حکیمانه می‌شنوم؛ با نکاتی جالب مواجه می‌شوم.
اینجاست که حیفم می‌آید این مطالب را از دست دهم؛ نمی‌خواهم فراموششان کنم؛ و البته دوست دارم دیگران نیز از این مطالب بهره‌مند شود؛
مخصوصاً اگر این مطالب، کلام‌الله باشند که به عبارت خود قرآن «أحسن الحدیث» است؛
و یا فرمایشات معصومین علیهم‌السلام باشند که خودشان دربارۀ آن فرموده‌اند: «حدیث ما دل‌ها را زنده می‌کند».
این وبلاگ وسیله‌ای است برای این هدف تا چنین مطالبی ثبت‌ و منتشر شوند.

طبقه بندی موضوعی
پیوندها


فضائل و مناقب امام حسن مجتبی علیه‌السلام بی‌شمار است. در این مقاله به گوشه‌ای از این مناقب اشاره می‌کنیم:

 

شبیه‌ترین مردم به رسول خدا صلی‌الله علیه وآله بود.1

آن حضرت عابدترین و زاهدترین و افضل مردم بود.2

وقتی صحبت مرگ و قبر و قیامت می‌شد گریه می‌کردند.3

هرگاه امام مجتبی (ع) وضو می‌گرفت، تمام بدنش از ترس خدا می‌لرزید و رنگ چهره‌اش زرد می‌شد.4

با پای پیاده به حج می‌رفتند و گاهی با پای برهنه.5

بیست‌وپنج بار با پای پیاده به سفر حج رفت.6

با تهی‌دستان هم‌سفره می‌شد. سر سفره آنان می‌نشست و مشغول خوردن شد.7


حلم و بردباری حضرت:

روایت شده که روزی یکی از غلامان حضرت جنایتی مرتکب شد که باید به خاطرش تأدیب می‌شد. وقتی حضرت دستور مجازاتش را دادند، غلام رو به حضرت نمود و آیه "والعافین عن الناس " را تلاوت کرد.

حضرت فرمود: تو را عفو کردم!

غلام در ادامه، آیه "والله یحب المحسنین " را تلاوت کرد.

حضرت فرمود: به خاطر خدا آزاد هستی و دو برابر (بیشتر) ازآنچه به تو می‌دادیم برایت خواهیم بخشید!8

 

نقل کرده‌اند که مردی شامی به مدینه آمد و حضرت را دید که بر مرکب سپار شده است. با دیدن حضرت شروع به ناسزا گفتن کرد درحالی‌که حضرت جوابش را ندادند. زمانی که ناسزاگویی‌های مرد شلم تمام شد، حضرت تبسم کرد و فرمود: به گمانم در این شهر غریبی؛ شاید امر بر تو مشتبه شده است؛ اگر از ما چیزی بخواهی، به تو عطا می‌کنیم؛ و اگر جایی می‌خواهی بروی تو را راهنمایی کنیم؛ و اگر گرسنه‌ای سیرت کنیم؛ و اگر برهنه‌ای، تو را بپوشانیم؛ و اگر محتاجی، بی‌نیاز گردانیم؛ و اگر پناه می‌خواهی، پناهت دهیم؛  اگر بارت سنگین است، درآوردن آن به تو کمک کنم؛ و اگر به چیزی احتیاج داری، نیاز را برطرف کنیم. بارت را به خانه ما بیاور و تا وقتی در این شهر هستی میهمان ما باش. منزل ما بزرگ است و وسایل آسایش برای تو فراهم است.

زمانی که مرد شامی این سخنان حضرت را شنید گریه کرد و گفت: شهادت می‌دهم که تو خلیفه خداوند بر روی زمین هستی و خداوند بهتر می‌داند که رسالتش را در کجا قرار دهد. تا الآن تو و پدرت محبوب‌ترین خلق خدا در نظرم بودید ولی الآن محبوب‌ترین خلق خدا برای من هستی.9

 

بخشش و کرم حضرت

دو بار و به نقل دیگر سه بار اموالش را تقسیم و در راه خدا انفاق کرد. حتی یکی از نعلین خویش را برای خود نداشت و نعل دیگر را انفاق کرد.10

 

آن‌قدر بخشش می‌کرد تا شخص نیازمند بی‌نیاز می‌شد.11

گاه از اشخاصی پذیرایی می‌کرد که حتی آنان را نمی‌شناخت؛ به‌ویژه امام به پذیرایی از بینوایان علاقه زیادی داشت. آنان را به خانه خود می‌برد و به گرمی پذیرایی می‌کرد و به آن‌ها لباس و مال می‌بخشید.12

 

اَنس می‌گوید که روزی در محضر امام بودم. یکی از کنیزان ایشان با شاخه گلی در دست وارد شد و آن را به امام تقدیم کرد. حضرت گل را از او گرفت و فرمود: «برو تو آزادی!»

من با تعجب گفتم: «ای فرزند رسول خدا! این کنیز، تنها یک شاخه گل به شما هدیه کرد، آنگاه شما او را آزاد می‌کنید؟!»

امام در پاسخم فرمود: «خداوند متعال ما را یاد داده که: «وَإِذَا حُیِّیتُم بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا»: ﻭ هنگامی‌که ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺭﻭﺩ ﮔﻮﻳﻨﺪ، ﺷﻤﺎ ﺩﺭﻭﺩﻯ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﻫﻴﺪ.13

سپس امام فرمود: «تحیت نیکو درباره او نیز آزادی‌اش بود».14

 

روزی امام مشغول غذا خوردن بودند که سگی آمد و برابر حضرت ایستاد. حضرت هر لقمه‌ای که می‌خوردند، یک‌لقمه نیز جلوی آن می‌اندوختند.

مردی پرسید: «ای فرزند رسول خدا! اجازه دهید این حیوان را دور کنم.»

امام فرمود: «نه رهایش کنید! من از خدا شرم می‌کنم که جانداری به‌صورت من نگاه کند و من در حال غذا خوردن باشم و به او غذا ندهم».15

 

 

پی‌نوشت:

1. ارشاد مرحوم شیخ مفید، ج ۲، ص ۵

2. امالی مرحوم شیخ صدوق، ص ۲۴۴

3. همان

4. مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۱۸۰

5. امالی مرحوم شیخ صدوق، ص ۲۴۴

6. مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۱۸۰

7. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۵۲

8. همان

9. مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج ۳، ص4 ۱۸

10. همان، ص ۱۸۰

11. همان، ص ۱۸۲

12. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۵۲

13. نساء، آیه ۸۶

14. مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج ۳، ص ۱۸۰

15. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۵۲

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.