ویژگیهای دوستان و دوستداران خدا از زبا قران کریم
در قرآن کریم دوستان و دوستداران خدا با ویژگیهایی توصیف شدهاند؛ از جمله:
1. ایمان
«وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»[1] [کسانى که ایمان آوردهاند، به خدا محبت بیشترى دارند]. خداوند در این آیه بالاترین مرتبه دوستى نسبت به خداوند را از آن مؤمنان معرفی میکند.
2. ایمان و تقوا
«أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ»[2] [آگاه باشید اولیا (و دوستان) خدا نه ترسى دارند و نه غمگین مىشوند؛ همانها که ایمان آوردند و (از مخالفت فرمان خدا) پرهیز مىکردند].
اطلاق آیه که خوف و اندوه را بطور مطلق از اولیاى خدا نفى مىکند، دلالت دارد بر اینکه اولیاى خدا هم در دنیا متصف به نداشتن خوف و اندوهند، و هم در آخرت. زیرا خوف و اندوه به خاطر از دست دادن نفع و یا برخورد با ضرر دست مىدهد و تحقق این خوف و اندوه وقتى قابل تصور است که آدمى براى خود ملک و یا حقى نسبت به آن چیزى که از آن خوف و اندوه دارد قائل باشد؛ والا چیزى را که بین او و آن چیز علقه و رابطهاى نیست، هیچ وقت در باره آن نه ترسى پیدا مىکند و نه اندوهى. لذا اگر کسى معتقد باشد تمامى عالم و موجوداتش و حتى وجود خودش ملک خدا است، هیچ چیز را متعلق حق خود نمیداند تا در باره آن دچار خوف و یا اندوه گردد.[3]
3. پیروی از رسول خدا صلّی الله علیه و آله
«قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»[4] [بگو اگر خدا را دوست مىدارید، از من پیروى کنید تا خدا (نیز) شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد و خدا آمرزنده مهربان است].
4. نترسیدن از مرگ، نشان صداقت در ادّعاى دوستى با خدا
«قُلْ یا أَیُّهَا الَّذینَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیاءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ کُنْتُمْ صادِقینَ وَ لا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِما قَدَّمَتْ أَیْدیهِمْ وَ اللَّهُ عَلیمٌ بِالظَّالِمینَ»[5] [بگو: «اى کسانى که یهودى شدهاید، اگر پندارید که شما دوستان خدایید نه مردم دیگر، پس اگر راست مىگویید درخواست مرگ کنید»؛ و(لى) هرگز آن را به سبب آنچه از پیش به دست خویش کردهاند، آرزو نخواهند کرد، و خدا به (حال) ستمگران داناست].
5. خاضع دربرابر مؤمنان و سرسخت در برابر کافران
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرینَ ...»[6] [اى کسانى که ایمان آوردهاید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، (به خدا زیانى نمىرساند؛ خداوند جمعیّتى را مىآورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند].
6. جهاد در راه خدا
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ ... یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ ...»[7] [... آنها در راه خدا جهاد مىکنند].
7. نهراسیدن از سرزنش هیچ سرزنشکننده
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ ... لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ»[8] [... و از سرزنش هیچ ملامتگرى هراسى ندارند].
سرزنش یاوران دین توسط ملامتگران به این صورت میتواند باشد که ملامتگران یاوران دین را از هدر رفتن اموال و اتلاف نفوس و تحمل شدائد و ناملایمات مىترسانند. همچنین ملامتگران از زخارف دنیا و وسائل شهوت و متاعهاى زندگى چیزهایى دارند که مؤمنین ندارند؛ لذا مؤمنین را سرزنش میکنند که اگرفلان انفاق را نمیکردی تو نیز ثروتمند میشدی یا اگر به جای همنشینی و تواضع دربرابر فقراء و مستضعفین در برابر متموّلین و مستکبرین خضوع میکردی، به چنان مال و منال میرسیدی! در حالی که چنین سرزنشها مؤمنین را از وظایفشان بازنمیدارد.
در روایت است که از رسول خدا صلّی الله علیه و آله درباره این آیه سؤال کردند. آن حضرت دست خود را بر دوش سلمان زد و فرمودند: «هَذَا وَ ذَوُوهُ» (مقصود، این مرد و هموطنان اوست).[9] سپس فرمودند: «لَوْ کَانَ الْإِیمَانُ مُعَلَّقاً بِالثُّرَیَّا لَنَالَهُ رِجَالٌ مِنْ فَارِس»[10] [اگر دین (و در روایت دیگرى اگر علم) به ستاره ثریا بسته باشد و در آسمانها قرار گیرد، مردانى از فارس آن را در اختیار خواهند گرفت].