یادداشت‌های یک طلبه

یادداشت‌های یک طلبه

امام رضا علیه‌السلام: «رحمت خدا بر آن بنده‏‌اى که امر ما را زنده گرداند (به این صورت که) تعالیم ما را فرا گیرد و آنها را به مردم بیاموزد؛ زیرا اگر مردم زیبایی‌هاى سخن ما را بدانند، بى‌گمان از ما پیروى می‌کردند». (عیون أخبار الرضا علیه‌‏السلام، ج1، ص307)

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

از محمد بن عجلان‏ نقل است که گفت: سخت گرفتار فقر و تهیدستى شدم و به دیگران بدهکار گشتم و آن‌ها نیز مرا تحت‌فشار قرار دادند، کسى‏ هم نبود که چاره ‏اى برایم بیندیشد، به‌ناچار خواستم نزد حسن بن زید که در آن روزگار والى مدینه (از سوی منصور دوانقی خلیفه غاصب عباسی) بود و با وى دوستى داشتم، بروم، درراه محمد بن عبد اللَّه ابن باقر علیه‌السلام (نوه امام باقر علیه‌السلام) را ملاقات نمودم و او گفت:

مشکل تو را شنیده‏ ام، آیا راهى برایش یافته ‏اى؟ گفتم: حسن ابن زید؟ گفت: مشکلت رفع نمى‏گردد، چون به‌جای خدا او را برگزیده ‏اى، زیرا از عموى بزرگوارم، جعفر بن محمد علیه‌السلام شنیدم که مى‏فرمود:

«أَوْحَى اللَّهُ إِلَى بَعْضِ أَنْبِیَائِهِ فِی بَعْضِ وَحْیِهِ‏ وَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی وَ عَظَمَتِی وَ ارْتِفَاعِی لَأُقَطِّعَنَّ رَجَاءَ أَمَلِ کُلِّ مُؤَمِّلٍ یَأْمُلُ غَیْرِی بِالْیَأْسِ وَ لَأَکْسُوَنَّهُ ثَوْبَ الْمَذَلَّةِ فِی النَّاسِ وَ لَأُبْعِدَنَّهُ مِنْ فَرَجِی وَ فَضْلِی أَ یُؤَمِّلُ عَبْدِی فِی الشَّدَائِدِ غَیْرِی وَ الشَّدَائِدُ بِیَدِی وَ یَرْجُو سِوَایَ وَ أَنَا الْغَنِیُّ الْجَوَادُ أَبْوَابُ الْحَوَائِجِ عِنْدِی وَ بِیَدِی مَفَاتِیحُهَا وَ هِیَ مُغَلَّقَةٌ فَمَا لِی أَرَى عَبْدِی مُعْرِضاً عَنِّی وَ قَدْ أَعْطَیْتُهُ بِجُودِی وَ کَرَمِی مَا لَمْ یَسْأَلْنِی فَأَعْرَضَ عَنِّی وَ سَأَلَ فِی حَوَائِجِهِ غَیْرِی وَ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا أَبْتَدِئُ بِالْعَطِیَّةِ مِنْ غَیْرِ مَسْأَلَةٍ أَ فَسَأَلَ وَ لَا أَجُودُ کَلَّا کَلَّا أَ لَیْسَ الْجُودُ وَ الْکَرَمُ لِی أَ لَیْسَ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةُ بِیَدِی فَلَوْ أَنَّ کُلَّ وَاحِدٍ مِنْ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ سَأَلَنِی مِثْلَ مُلْکِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ فَأَعْطَیْتُهُ مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِنْ مُلْکِی مِثْلَ جَنَاحِ بَعُوضَةٍ فَیَا بُؤْساً لِمَنْ أَعْرَضَ عَنِّی وَ سَأَلَ فِی حَوَائِجِهِ وَ شَدَائِدِهِ غَیْرِی»

(خداوند به پیامبران گذشته ‏اش وحى فرستاد، که سوگند به خودم، امید هر امیدوارى را که به غیر خودم پناه برد، قطع مى‏کنم و لباس خوارى بر او مى‏پوشانم و از فرج خود دورش مى‏سازم و فضلم شامل حالش نمى‏شود و گرفتاری‌هایش برطرف نمى‏گردد، زیرا سر نخ گرفتاری‌ها به دست خودم می‌باشد و او به دنبال دیگران رفته است، من بى‏نیاز و بخشنده و هستم و ابواب حاجات از آن من است، پس کیست که در گرفتارى‏هایش به من امید داشته باشد و من او را واگذارم؟ آیا نمى‏بیند که من پیش از خواستن، عطا مى‏کنم؟! پس اگر همه اهل آسمان‌ها و زمین به من امیدوار باشند و به هرکدام به مقدار امیدشان بدهم، به‌اندازه بال پشه ‏اى از ملک من کم نمى‏گردد، پس بدا به حال آن کس که از من روى بگرداند و در گرفتاری‌هایش به دیگرى چشم امید بدوزد).

 محمد بن عجلان گفت: از او خواستم که حدیث را تکرار کند و او سه بار تکرارش نمود و آن را حفظ کردم و با خود گفتم: نه و اللَّه به خانه مى‏روم و از کسى تقاضا نمى‏کنم سپس ملازم خانه شدم و طولى نکشید که خداوند درهاى رحمت خود را به رویم گشود و وسیله ‏اى برایم مهیّا نمود که قرض‌ها را ادا کردم و امور زندگى‏ام را اصلاح نمودم و همه احتیاجات زن و بچه‏ام را خریدارى کردم و الحمد للَّه ربّ العالمین.[1]

توضیحی درباره روایت

نمی‌توان از این روایت چنین استفاده کرد که انسان برای تأمین نیازهایش نباید سراغ دیگران برود؛ زیرا ازیک‌طرف این عالم، عالم اسباب و مسببات است و خداوند برای تأمین نیازهای انسان اسبابی قرار داده که انسان باید به دنبال آن‌ها برود. از طرف دیگر انسان وجودی اجتماعی است و اعضای جامعه برای برآورده کردن نیازهایشان محتاج خدمات یکدیگر هستند.

با توجه به مجموع روایات و آموزه‌های اسلامی، آنچه پسندیده نیست، این دو امر است:

1. اینکه انسان توکلش به خداوند نباشد؛ بلکه یا به‌غیراز خداوند به موجودات و اشخاص دیگری امیدوار باشد و یا اینکه علاوه در خداوند، موجودات دیگری را نیز به‌صورت مستقل در تأمین نیازهایش کارساز بشمارد؛ به‌عبارت‌دیگر موجودات دیگر را در عرض خداوند تأثیرگذار بداند.

2. اینکه انسان برای تأمین نیازهایش به سراغ دشمنان خدا و طاغوت‌ها و کسانی که با اولیاء الهی دشمن هستند برود.



[1] إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، ج‏1، ص 121 و 122؛ دیلمى، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب (للدیلمی)، 2 جلد، الشریف الرضی - قم، چاپ: اول، 1412 ق.

ارسال نظر

تنها امکان ارسال نظر خصوصی وجود دارد
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک می‌باشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.