روضه وداع امام حسین علیهالسلام
یکی از علماء و پارسایان به نام«میرزا یحیی ابهری» میگوید: به کربلا برای زیارت مرقد امام حسین رفتم، ایام عرفه بود، شب عید قربان از حرم آن حضرت بیرون آمدم و به منزل خود در کربلا بازگشتم و خوابیدم ناگاه درعالم خواب شنیدم مردی میگوید: علامه مجلسی در صحن شریف درس میدهد، از او پرسیدم در کدام مکان؟ او با اشاره، آن مکان را به من نشان داد، به آنجا رفتم دیدم درآنجا مسجد بزرگی است و جمعیت بسیاری از علما حدود پانصد نفر اجتماع کردهاند و علامه مجلسی بر بالای منبراست و برای آنها درس میگوید، بعد از پایان درس، مقداری موعظه کرد و پس از موعظه، خواست ذکر مصیبت کند، در این هنگام شخصی از داخل حجره وارد مجلس شد و گفت: حضرت فاطمه زهرا میفرمایند: «آن مصائبی را که در برگیرنده مصیبت وداع فرزند شهیدم میباشد بخوان». علامه مجلسی همان مصیبت را خواند، بسیاری اجتماع کرده و آن ذکر مصیبت را شنیدند و گریه شدیدی نمودند که من در تمام عمرم چنین مجلس باشکوه گریه و عزا ندیده بودم.
مرحوم علامه مجلسی روضه وداع را از برخی کتب چنین نقل میکند:
«أن الحسین لما نظر إلى اثنین و سبعین رجلا من أهل بیته صرعى التفت إلى الخیمة و نَادَى یَا سُکَیْنَةُ یَا فَاطِمَةُ یَا زَیْنَبُ یَا أُمَّ کُلْثُومٍ عَلَیْکُنَ مِنِّی السَّلَامُ فَنَادَتْهُ سُکَیْنَةُ یَا أَبَهْ اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْتِ؟ فَقَالَ کَیْفَ لَا یَسْتَسْلِمُ مَنْ لَا نَاصِرَ لَهُ وَ لَا مُعِینَ فَقَالَتْ یَا أَبَهْ رُدَّنَا إِلَى حَرَمِ جَدِّنَا فَقَالَ هَیْهَاتَ لَوْ تُرِکَ الْقَطَا لَنَامَ فتصارخن النساء فسکتهن الحسین و حمل على القوم»
(بحار الأنواv؛ چاپ بیروت؛ ج45 ؛ ص47)
[هنگامى که امام حسین علیه السلام دید هفتاد و دو نفر مرد از اهل بیتش شهید شده اند متوجه خیمه ها شد و فرمود: «اى سکینه، اى فاطمه، اى زینب، اى ام کلثوم من هم رفتم خدا حافظ». سکینه فریاد زد: پدر جان! آیا تو نیز تسلیم موت شده اى! فرمود: چگونه تسلیم موت نشود کسى که یار و معینى ندارد؟ گفت: پدر جان! پس ما را بسوى حرم جدمان پیامبر خدا باز گردان. فرمود: هیهات اگر مرغ قطا را گذاشته بودند که میخوابید. ناگاه زنان صدا به گریه و ناله بلند کردند و امام حسین ایشان را ساکت کرد و بر آن گروه ستمکار حمله ور شد].